علم اندوزی از زمانهای بسیار دورتاکنون در میان سادات از قداست واحترام خاصی برخوردار بود فقها وعلمای بزرگی که از میان این سادات برخاسته اند و در جهان تشیع ازارزش وقدر فراوانی برخوردارند گواه این مدعاست . اما کسب علم به نوبه خود دارای مشکلات فراوانی بود . کمبود مکتب خانه ها ،مهاجرت وخانه بدوشی سادات ،فقر وفشار،کار مداوم فرصت های یادگیری را از بین می برد .در انزمان هرکس علاقه ای به باسواد شدن فرزندش داشت باید قید یک نیروی کار را می زدومخارج سنگین تحصیل در شهری دوردست را می پذیرفت . اما با وجود تمامی مصائب ومشکلات ساداتی بزرگ بوده اند که قید همه چیز را زده اند ورنج سفر ودوری را به جان خریدند و در مدارس دینی انروز(کربلا ونجف وشوشترو سامرا)به تحصیل پرداختند و به عالیترین مدارج علمی دست یافتند از جمله این بزرگواران مرحوم اسید عبدالعزیز بن سید حسن و اسید محمد شریف و امیر عبدالسعید واسید محمدتقی و ایت الله سیدعلی موسوی مشهور به بهبهانی ،ایت الله سید محمد هادی الموسوی( از بنیانگذاران حزب الدعوه عراق ومتولی حرمین عسکریین)وایت الله سید محمدرضا موسوی،ایت الله سید حسین میرسالاری (مشهوربه سامرایی)و ایت الله سید طیب موسوی (موسس مدرسه علمیه امام جعفر صادق(ع)اهواز)و شهید سید محمدعلی میرسالاری و اسید عبدالله و ایت الله حسینی (مشهور به بوشهری)ودهها عالم بزرگ دینی دیگر که به نوبه خود خدمات وافری به اسلام ومسلمین نمودند ودر تاریخ سادات میرسالاری به نام اسطوره های معنوی نامشان جاودانه ماند
اینجانب در کتاب گنجینه سادات میرسالاری که به زودی وارد بازار می شود به معرفی مشروح هریک از این بزرگواران پرداختم از همه دوستداران سادات و محبین اهل بیت عاجزانه تقاضامندم هرگونه سند مدر ک یا اطلاعاتی پیرامون این بزرگواران دارند برای اینجانب ارسال نمایند/متشکرم
عالم فاضل مرحوم اسید محمد شریف بن سید حسین عالمی وارسته وخطیبی شهیر در سال 1254ه ق در فارتک چاروسا در خانواده ای بزرگوار ازسادات جلیله میرسالاری چشم به جهان گشود در مدرسه رواق دهدشت تحصیلات مقدماتی را فرا گرفت سپس به سوق مهاجرت واز محضر میر محمد صالح رضاتوفیقی کسب فیض نمود معظم له برای تکمیل تحصیلات روانه بهبهان گردید وقسمت اعظم علوم را فراگرفت پس ازان روانه حوزه علمیه شوشتر واز انجا رهسپار نجف اشرف گردید وپس از طی مدارج عالی علمی جهت ارشاد وتبلیغ احکام شرعیه به منطقه مراجعت فرمود ایشان در منطقه درکنار تبلیغ ایین جدش ، مبارزات خود راعلیه بیدادگری برخی خوانین منطقه ویاری ستمدیدگان اغاز نمود تاجاییکه همواره خار چشمی برای زورگویان بود وی پس از سالها روشنگری وهدایت در رمضان سال 1350ه ق بدرود حیات گفت/ روحش شاد یادش گرامی باد
کوک کن ساعت خویش ،اعتباری به خروس سحری نیست دگر، دیرخوابیده!وبرخاستنش دشوار است
کوک کن ساعت خویش که موذن شب پیش ،دسته گل داد به آب !ودر اغوش (سحر)رفته به خواب،ودراین شهرسحر خیزی نیست دگر،..............وسحر نزدیک است کوله بارت بربند .شاید این چند سحر فرصت اخر باشد ،که به مقصد برسیم،بشناسیم خدارا وبفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم،می شود اسان رفت ،می شود کاری کرد که رضا باشد او ،
ای سبکبال در این راه شگرف در دعای سحرت ،در مناجات خدایی شدنت ،هرگز از یاد مبر من جامانده بسی محتاجم /التماس دعا
اسید محمدتقی بن سید سلطانعلی از علمای فاضل واخیارعصر خود بود .ایشان درفارتق چاروسا چشم به جهان گشود .تحصیلات مقدماتی را از محضر پدر بزرگش فراگرفت .سپس برای فراگیری علوم بیشتر روانه دار المومنین بهبهان گردید وقسمت فراوانی از علوم را نزد علمای این دیار فراگرفت . سپس در سال 1310 ه ش به نجف اشرف مهاجرت نمود واز محضر علمای نجف کسب فیض نمود. بعداز ان جهت ترویج وتبلیغ احکام اسلامی به کهگلویه عزیمت فرمود وبه ارشاد وتبلیغ همت گماشت .معظم له در سال1329ه ش در معیت ایت الله بهبهانی به نجف مراجعت وبه تحصیل وتدریس مشغول گردید ودر مدرسه شربیانی اقامه صلاه ووعظ می نمود .ایشان پس از سالها فراگیری وتدریس علوم به درخواست مردم کهگلویه وتحصن چهل نفر از سادات از جمله پدر ومادر گرامیشان در نجف اشرف به اصرار ایت الله سید ابوالحسن اصفهانی جهت نشر احکام شرعیه واصلاح امور عشایر به همراه سادات به کهگلویه مراجعت وپس از سالها خدمت وجهاد در سن75سالگی در کیزوک بختیاری دار فانی را وداع وبه اجداد طاهرینش پیوست جسد مبارکش به نجف اشرف منتقل ودر قبرستان وادی السلام ارام گرفت .
پس از سالیان دراز از درگذشت این عالم فرزانه هنوزبیشتر سادات به نام ایشان قسم می خورند ومردان این سرزمین یادش را گرامی می دارند /روحش شاد یادش گرامی
ازاین عالم بزرگوارکراماتی زیادنقل کرده اند که در کتاب گنجینه سادات میرسالاری در اینده نزدیک منتشر خواهند شد.
بافضل خداوند متعال وکرامات اقا امامزاده میرسالار(ع)توانستیم کتاب جامع انساب سادات میرسالاری را با تلاش مستمر وخستگی ناپذیر جمع اوری واماده انتشار نماییم .
دلایل پراکندگی جغرافیایی سادات :طایفه بزرگ میرسالارییکی از قدیمی ترین وریشه دارترین تیره های سادات ساکن در جنوب وجنوب غربی کشور هستند که قرنها در دامنه های سلسله جبال زاگرس ودر جوار جد بزرگوارشان در منطقه چاروساساکن بودند .وطی این قرون زندگی سخت وپر مشقت دردامنه های زاگرس به علت پیوستگی با محیط کوهستانی ضمن برخورداری از نوعی استقلال وازادگی دارای روحیه سلحشوری وجنگجویی نیز شده اند .اما روزگار با اینان سربه مهر نبود .زندگی سخت کوچروی وایلیاتی ان هم در کوهها ومعابر صعب العبوروگاهی دشتهای سوزان خوزستان دشواریهای خاص خود راداشت .زندگی ساده باحداقل منابع مالی فقر گسترده وعمومی را به ارمغان داشت ،بی بهره گی از حداقل امکانات بهداشتی ودرمانی مرگهای نا به هنگام را موجب می شد که از بی علاجی و استیصال مرگ رابه غول و ال وجن و....نسبت می دادند
نانی به سفره ورنگی به چهره نبود ،اینها ذخایری غنی از طلای شهامت وتدین بودند.اما در غیاب سیم سواد گاهی به جای اینکه شهامتشان راهگشا باشد انها راروانه بن بست هاو تاریکیها می نمود .گاه برسر هیچ وپوچ نزاعهای بی حاصل در می گرفت وغیرتهای ناشیانه به برادرکشی ختم می شدوچه کینه ورزی هایی بی حاصل که سلیانی دراز پدران ما را به خود مشغول می کردوچه بسا تفنگ هایی که برسینه برادرانمان نشانه می ر فت که عده ای برای فرار از این وضعیت مجبور به کوچ اجباری می شدند. این دلیل ودلایل دیگراز قبیل خشکسالیهای پیاپی ،فقر وفشار تیولداران وخوانین باعث پراکندگی طایفه ما شده است .امروز در هر نقطه از کشور پاگذاریم نشانی از سادات میرسالار ی می بینیم حتی تیره هایی در کشورهای حوزه خلیج فارس وشهرهای مذهبی ساکن می باشند.
واما تکثر وپراکندگی سادات در طول قرون اخیرموجبات دوری وایجاد اشکال در شناسایی افراد وابسته به این طایفه را فراهم اورده است وبیم ان میرفت درگذر زمان وگرفتارشدن در روزمره گی زندگی شهری فرزندان پاک این دودمان جلیل القدررااز هویت خود دور نماید پس اینجانب خادم اهل البیت سیدکاظم مطلوبی(میرسالاری)باتوکل بر خداوند وکرامات اقا امامزاده میرسالار(ع)مصمم شدم تا سرحدامکان برای پیشگیری ازاین رخداد مذموم بکوشم اما به دلیل پراکندگی ساداتوعدم توانمندی در تحقیق وجونامناسب ،وهزینه های سنگین مادی قطعا نگارشم نارسایی ها ونواقصی دارد که امیدوارم فرهیختگان ومحققین ونخبگان سادات کار اینجانب راتکمیل وگنجینه ارزشمندی از گذشته تاحال سادات را مکتوب نمایند.تا بااستفاده از انوارتابنده ان را آینده راباتوان وافتخار بیشتری طی نماییم در این راه از اطلاعات اساتید بزرگ وعالمان ارجمندی چون حجج الاسلام سیدجعفر میرسالاری،سید علی میرسالاری،سید ابوالقاسم رستگاری،سیدمحمدمهدی اذرمینا.،حاج اقای افشار امام جمعه پاتاوه ،حاج اقای محمدی پور امام جمعه رامهرمز..........واساتید بزرگواری چون حاج سید عطا الله مجتبوی وحاج سید قدرت نوایین ودکترسیداحمد موسوی استاد برجسته دانشگاههای تهران،دکتر سیدعلی موسوی نور،مهندس محمد برزین زاده خوشه چینی نموده ام وبزرگوارانه مارامورد لطف خویش قراردادند و عزیزانی بزرگوار چون حاج رحیمی ،حاج صالحی در پرداخت هزینه ها ی تحقیق همیاری نموده اند که دراینجا ازکلیه عزیزان تقدیر وتشکر می نمایم/خادم شما .مطلوبی میرسالاری
صد شکر که محتاج توولطف توام هرگز توبه خلق واگذارم نکنی
برادران یوسف وقتی می خواستند اورا به چاه بیفکنند ،یوسف لبخند ی زد .یهودا (یکی از برادران)پرسید :چراخندیدی ؟اینجا که جای خنده نیست !یوسف گفت :روزی درفکربودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند با اینکه برادران نیرومندی دارم !اینک خداوند همین برادران رابرمن مسلط کرد،تا بدانم که نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد.
سادات میرسالاری یکی از طوایف مستقل کوچرو مناطق فارس تا اوایل قرن بیستم بود که تقریبا 85/جمعیت انرا شامل می شد که در دوران سلسله ی پهلوی به علت اسکان اجباری عشایر ورشد سریع سرمایه داری وابسته به امپریالیسم وجذابیت های کاذب شهری وهمچنین قرق شدن مراتع وچراگاهها و نادیده گرفتن حقوق عشایر چون سایرطوایف جمعیت عشایری این طایفه به حداقل رسید
این طایفه بزرگ هاشمی از لحاظ جمعیتی در رتبه دوم سادات در حوزه جنوب کشور هستند که روزگاری عشایر و از سرحد بردکر تا گرمسیر زیدون وکارند ورگ بلی را می پیمودند وکار اصلی انها دامداری ودامپروری بود . این طایفه دارای سازمان منسجم اجتماعی بود . اعضای ان دارای احساس تعلق به تعبیر (دکتر افشاری)یا عصبیت به تعبیر ابن خلدون بودند.شالوده سیاسی مناسبات خویشاوندی پدرتباری ومناسبات اجتماعی در نظام شیر مبتنی بر تعاون وهمکاری بود . تمایزات طبقاتی در تبار من معنا نداشت .اصالت وتفاخر تباری کمرنگ بود همه اتز نظر خونی از فقیر تاغنی (گو)ومیرسالاری بودیم اما بعداز سیاست تخته قاپوی رضا شاه طایفه از مسیر زندگی عشایری متوقف شد وپدران ومادرانمان که روزانه در سرما وگرما کیلومتر ها راه راپیاده می پیمودند ساکن شدند وسیاه چادرهایی(بهون)که مادرانمان باموی بزبا عشق وعلاقه می بافتند وپدرانمان با شوق خاص برپامی کردند وما در سایه سار انها تابستان گرم وزمستان سرد را میگذراندیم جای خود را به خانه های گلین داد که نه به درد تابستان گرم میخوردند و...............و بدین طریق طایفه ام پراکنده وهر تیره درگوشه ای ازایران عزیز ودر میان ایلی ساکن شد تیره هایی در بختیاری و تیره هایی در فارس و خوزستان وتیره هایی در کشورهای حوزه خلیج فارس وعراق .بدین ترتیب ارتبا طات اجتماعی وسازمان اجتماعی سادات میرسالاری از هم گسیخت . اما با توجه به شاخصه های اصلی فوق(هویت طایفه ای)نیز به همان نسبت رقیق تر شد .اما در این میان گروه کثیری از اعضای این طایفه بزرگ هنوز عوامل هویت طایفه ای را جان سختی وبقا می بخشند که این عوامل شامل عنصر خویشاوندی(گوگری)،احساس تعلق به طایفه،فرهنگ ،تاریخ وگویش شیرین میرسالاری وخلق وخوی خاص سادات هستند .
دومین سالگرد شهادت برادر عزیزمان شهید سید سپهدار دیورخش(میرسالاری)را به اقا امام زمان وسادات شهید پرور میرسالاری تسلیت عرض می نماییم
شهید سید سپهدار دیورخش در منطقه چهاربیشه گچساران در پی تعقیب و گریز اشرار مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.وی متاهل و دارای یک دختر می باشد.
امدیم تا کاری زینبی کنیم ونگذاریم وصیت شهدا در پیچ وخم روزگار گم شود باشد مورد قبولی درگاه حق قرار گیرد ما را با راهنمایی هایتان مساعدت فرمایید .
در، باغ شهادت باز باز است .
شهادت میراث ماست .
دومین سالگرد شهادت فرمانده دلاور شهید سید سپهدار دیورخش (میرسالاری)راگرامی می داریم
شهید سیدسپهدار دیورخش در هنگام تعقیب وگریز سوداگران مرگ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به اجداد طاهرینش پیوست ود ر گلزار شهدای شهر سوق ارام گرفت روحش شاد یادش گرامی .
احتراماً بدینوسیله از کلیه خانواده های معظم شهدا ی میرسالاری و همرزمان آنان دعوت میشود جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای گرانقدرایلمان، تصاویر، دست نوشته ها، و آثاری که از آن عزیزان در دست دارند را جهت نشر در کتاب 110 شهید سادات میرسالاردر اختیار اینجانب قرار دهند /خادم الشهدا سید کاظم مطلوبی میرسالاری
السلام علیک ایها السید الزکی الطاهر الولی * السلام علی جدک المصطفی * السلام علی ابیک المرتضی * السلام علی السیدین الحسن و الحسین * السلام علی خدیجه ام سیده نساء العالمین * السلام علی فاطمه ام الائمه الطاهرین * السلام علی النفوس الفاخره بحورالعلوم الذاکره شفعائی فی الاخره و اولیائی عند عود الروح الی العظام الفاخره ائمه الخلق و ولاه الحق* السلام علیک ایها الشخص الشریف الطاهر الکریم السید میرسالار(ع) من ذراری آل الرسول(ص) اتیتک زائراً و حاجاتی لک مستودعاً اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً عبده و مصطفاه و ان علیاً ولیه و محباه و ان الامامه فی ولده الی یوم الدین نعلم ذالک علم الیقین و نحن لذالک معتقدون و فی نصرهم مجتهدون و الحمدلله رب العالمين *