منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 28

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 91
:: باردید دیروز : 829
:: بازدید هفته : 2223
:: بازدید ماه : 4257
:: بازدید سال : 16170
:: بازدید کلی : 157008
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 20 / 6


:: بازدید از این مطلب : 630
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 18 / 6

سركار خانم سيده مريم ميرسالاري وجناب اقاي سيد محمد امين ميرسالاري افتخار افريني شماو كسب مقام هاي اول ودوم درمسابقات قراني فرزندان كاركنان بنياد شهيد استان خوزستان وراهيابي به مسابقات منطقه اي كشور را به شما وخانواده محتر م تبريك عرض مي نماييم

 


:: بازدید از این مطلب : 560
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 14 / 6

 

در روزگار قدیم تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت. همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران‌قیمت پذیرایی می‌کرد، بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد. همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می‌کرد، نزد دوستانش او را برای جلوه‌گری میبرد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مرد دیگری برود و تنهایش بگذارد.

واقعیت این بود که او همسر دومش را هم بسیار دوست داشت! او بسیار مهربان بود و دائماً نگران و مراقب مرد بود و مرد در هر مشکلی به او پناه میبرد و او نیز به تاجر کمک می‌کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید؛ اما همسر اول مرد زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود؛ اما اصلاً مورد توجه مرد نبود. با وجود این که از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه‌ای که تمام کارهایش با او بود حس می‌کرد و تقریباً هیچ توجهی به او نداشت.

روزی مرد احساس کرد به شدت بیمار است و به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: من اکنون چهار همسر دارم؛ اما اگر بمیرم دیگر کسی را نخواهم داشت، چه تنها و بیچاره خواهم شد! بنابراین تصمیم گرفت با همسرانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند.

اول از همه سراغ همسر چهارمش رفت و گفت: “من تو را از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده‌ام و انواع راحتی‌ها را برایت فراهم آورده‌ام، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می‌شوی تا تنها نمانم؟”
زن به سرعت گفت: “هرگز”؛ همین یک کلمه و مرد را رها کرد.
مرد با قلبی که به شدت شکسته بود به سراغ همسر سومش رفت و گفت: “من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟”
زن گفت: “البته که نه! زندگی در این جا بسیار خوب است. تازه من بعد از تو می‌خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم.”
قلب مرد از این حرف یخ کرد.
مرد تاجر به همسر دوم رو آورد و گفت: “تو همیشه به من کمک کرده‌ای. این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر، میتوانی در مرگ همراه من باشی؟”
زن گفت: “این بار با دفعات دیگر فرق دارد. من نهایتا می‌توانم تا گورستان همراه تو بیایم؛ اما در مرگ … متأسفم!”
گویی صاعقه‌ای به قلب مرد آتش زد. در همین حین صدایی او را به خود آورد: “من با تو می‌مانم، هر جا که بروی..” تاجر نگاهی کرد، همسر اولش بود که پوست و استخوان شده بود. غم سراسر وجودش را تیره و تار کرده بود و هیچ
زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود. تاجر سرش را به زیر انداخت و به آرامی گفت: “باید آن روزهایی که می‌توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت می‌بودم!”

در حقیقت همه ما چهار همسر داریم!
همسر چهارم که بدن ماست. مهم نیست چه قدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ، اول از همه او، تو را ترک می‌کند.
همسر سوم که دارایی ماست. هر چقدر هم برایت عزیز باشد وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد.
همسر دوم خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر صمیمی و عزیز باشند وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند ماند.
همسر اول که روح ماست. اغلب به آن بی‌توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست میکنیم؛ اما او ضامن توانمندی‌های ماست ولی ما ضعیف و تنها رهایش کرده‌ایم تا روزی که قرار است همراه باشد؛ اما آن روز دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است


:: بازدید از این مطلب : 1111
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 14 / 6

 

تقدیم به شهدای شیمیایی شهیدان سید عزیزالله حیدریان ،سید عباس هیزمی وشهید زنده سید یعقوب میرسالاری

دوباره سرفه یک مرد و خس خس سینه/ودست و پای پر از تاول و پر پینه

 

دوباره آتش زخمی که شعله ور گشته/وترکشی که بسر داشت دردسرگشته

 

نشسته یک زن غمگین کنار بستر او/کنار بستر مردی که بود بی بازو

 

کنار بستر مردی که خسته بود از درد/همان دلاور مجنون جبهه های نبرد

 

زکلبه دلشان عطر سیب می آید/صدای ناله ام یجیب می آید

 

و او ز صوت دعای زنش خدایی شد/به یاد آن شب حمله که شیمیایی شد

 

همان شبی که طلوعش پراز عبادت بود/همان شبی که دعایش فقط شهادت بود

 

تداعی شب حمله،تداعی شب غم/شب وداع رفیقان،شبی پر از ماتم

 

به یاد جبهه و شب زنده داری سنگر/به یاد حاجی و بیسیم و رمز یا حیدر

 

به یاد فکه ،دوکوهه،جزیره مجنون/به یاد دشت پر از خون، چفیه ایی گلگون

 

به یاد گرمی دل ها،به یاد سردی خاک/به یاد آنهمه رزمنده بدون پلاک

 

دلش گرفت نگاهی به عکس رهبر کرد/دعا به جان ولی و به جان دلبر کرد

 

دعا تمام شدو عقده دلش وا شد/و عاقبت سند بندگیش امضاءشد

صدای خس خس سینه تمام شد ،آری/واشکهای زن یک شهید شد جاری

 


:: بازدید از این مطلب : 1104
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 14 / 6

90353119241120173217.jpg


:: بازدید از این مطلب : 683
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 14 / 6

 

 

دهدشت- رییس اداره اوقاف وامور خیریه کهگیلویه گفت: بیست وهشتمین همایش بزرگداشت امام زاده میرسالار روز جمعه هفته 22 شهریور در بقعه متبرکه این امام زاده برگزار می شود.

 

 

سیدعبدالنبی صمدیان روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: این همایش با همکاری اداره اوقاف و مشارکت علاقمندان به خاندان وعصمت وطهارت و اولاد این سلاله ی پاک به صورت خودجوش هرساله برگزار می شود.

وی اظهارکرد: در این همایش بزرگداشت مهمانانی از سراسر کشور حضور خواهند داشت.

صمدیان با اشاره به آمادگی این اداره در برگزاری همایش بزرگداشت در دیگر امامزاده های شهرستان کهگیلویه تصریح کرد: در صورت استقبال هیات امنا این نهاد همایش بزرگداشت دیگر امام زاده گان را به صورت مستمر برگزار خواهد کرد.

وی از عموم مردم شهرستان کهگیلویه برای حضور در این همایش بزرگداشت دعوت کرد.

امام زاده میرسالار یکی از اماکن سیاحتی و زیارتی گردشگرپذیر کهگیلویه وبویراحمد است
.

 

 


:: بازدید از این مطلب : 1218
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 13 / 6

نسخه چاپيارسال به دوستان
با حضور مردم قدر‌شناس انجام شد
تجلیل از شهید سید ابوالحسن میرسالاری در نمازجمعه هفتکل

با آغاز طرح «جمعه‌ها با شهدا» از طلبه شهید سید ابوالحسن میرسالاری از شهدای عملیات بیت المقدس در نماز جمعه هفتکل تجلیل ‌شد.

خبرگزاری فارس: تجلیل از شهید سید ابوالحسن میرسالاری در نمازجمعه هفتکل

به گزارش خبرگزاری فارس از هفتکل، مراسم تجلیل از طلبه شهید سید ابوالحسن میرسالاری امروز با حضور اقشار مختلف مردم در نمازجمعه هفتکل انجام ‌شد. 

این مراسم در راستای اجرای طرح «جمعه‌ها با شهدا» در نماز جمعه هفتکل  از سوی ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل برگزار شد. 

در طرح «جمعه‌ها با شهدا» هر هفته از یک شهید والامقام هفتکل، رغیوه و نفت سفید در نماز جمعه این شهرستان تجلیل خواهد شد. 

در این آیین حجت‌الاسلام علی خلیلی پیربلوط امام جمعه هفتکل با گرامی داشت یاد و خاطره شهدای والامقام به مقام شامخ طلبه شهید سید ابوالحسن میرسالاری ادای احترام کرد. 

وی در ادامه بیان برخی از خصوصیات اخلاقی این شهید پرداخت و گفت: شهید  میرسالاری در 22 اردی‌بهشت ماه سال 1344 در خانواده‌ای متدین از سادات میرسالار دیده به جهان گشود. 

به گفته این روحانی هفتکلی، طلبه شهید سید ابوالحسن میرسالاری در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر شرکت کرد و در تاریخ 22 اردی‌بهشت ماه سال 1361 به شهادت رسید ولی پیکر مطهرش هنوز به وطن بازنگشته است. 

خطیب جمعه هفتکل، انس با قرآن، توکل به خدا و اخلاص در عمل را از ویژگی ها مهم شهید میرسلاری بیان کرد و گفت: این شهید عزیز خیلی مهربان بود و همیشه به اطرافیان خود با محبت برخورد می‌کرد. 

مسئول ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در هفتکل از آغاز اجرای طرح «جمعه‌ها با شهدا» در نماز جمعه هفتکل خبر داد و اظهار کرد: این طرح در نماز جمعه این هفته شهرستان هفتکل آغاز ‌شد. 

محمد ممبینی با بیان اینکه بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده هر هفته از یک شهید در نماز جمعه هفتکل تجلیل خواهد شد، بیان کرد: این اقدام فرهنگی و تأثیرگذار با اجرای طرح «جمعه‌ها با شهدا» از سوی ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل انجام می‌شود. 

وی افزود: این طرح بی‌نظیر هر هفته در نماز جمعه هفتکل اجرا می‌شود و در هر جمعه یک شهید والامقام از هفتکل، رغیوه و نفت سفید تجلیل خواهد شد. 

مسئول ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل خاطرنشان کرد: این طرح که «جمعه‌ها با شهدا» نامگذاری شده است هر هفته در نماز جمعه هفتکل اجرا می‌شود و امروز با تجلیل از طلبه شهید سید ابوالحسن میرسالاری آغاز شد. 

وی در مورد چگونگی اجرای طرح نیز گفت: در طرح «جمعه‌ها با شهدا» هر هفته قبل از روز جمعه، فرازهایی از زندگینامه یک شهید والامقام از سوی ستاد اقامه نماز جمعه تهیه می‌شود در اختیار امام جمعه قرار می‌گیرد. 

به گفته این مقام مسئول، امام جمعه نیز در آغاز خطبه دوم نماز جمعه با گرامیداشت یاد و خاطره آن شهید والامقام، فرازهایی از زندگی نامه را که قبلا تهیه شده و در اختیارش قرار گرفته را قرائت می‌کند. 

مسئول ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل، هدف از اجرای طرح «جمعه‌ها با شهدا» در نماز جمعه هفتکل را زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز عنوان کرد و گفت: امیدوارم بتوانیم که رهرو خوبی برای راه شهدا باشیم و وصیت‌های آنان را در زندگی عملی کنیم. 

وی اضافه کرد: اگر خانواده شهیدی که در نماز جمعه از او یاد می‌شود در منطقه حضور داشته باشند حتما از سوی ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل برای حضور در نماز جمعه دعوت خواهند شد. 

ممبینی از همه دوستداران فرهنگ ایثار و شهادت خواست تا پیشنهادات خود را برای بهتر اجرا شدن طرح «جمعه‌ها با شهدا» در نماز جمعه هفتکل ارائه دهند. 

وی در ادامه بیان کرد: ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل نیز برای استفاده بهتر مومنان و شهروندان از طرح «جمعه‌ها با شهدا» برنامه‌هایی دارد که در آینده اجرا خواهد شد. 

مسئول ستاد اقامه نماز جمعه هفتکل تصریح کرد: سعی بر این است که اگر شهیدی وصیت نامه دارد فرازهایی از وصیت نامه شهید نیز در بین نماز جمعه و نماز عصر توسط مجری برنامه قرائت شود. 

این مقام مسئول عنوان کرد: شهرستان هفتکل 253 شهید والامقام به آرمان‌های انقلاب اسلامی تقدیم کرده است که سردار شهید شکرخدا بهمنی، سردار شهید علی رضا داوودی، سردار شهید کرم سیاهپور، سردار شهید مصدق طاهری، سردار شهید محمدکریم ممبینی، سردار شهید غلامعباس عباسی مکوند و سردار شهید سید عیسی موسوی از آن جمله هستند. 

ممبینی در ادامه با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای نسل سوم اظهار داشت: شهید حسین ممبینی، شهید بهمن درویشی، شهید مهدی بهرامی و شهید محمد اصلانی از جمله جوانان برومند هفتکل هستند که پس از دوران دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل شده‌اند. 

وی در ادامه بیان کرد: این هفته طرح «جمعه‌ها با شهدا» با تجلیل از طلبه شهید سید ابوالحسن میرسالاری فعالیت خود را آغاز کرد.


:: بازدید از این مطلب : 747
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 7 / 6

e448_IMG_3852__Copy_2.jpgسعدیامردنکونام نمیرد هرگز             مرده انست که نامش به نکویی نبرند

تمثال بزرگمرد میرسالاری مرحوم سید عبدالحسین موسوی (میرسالاری) 

برای شادی روحش صلوات


:: بازدید از این مطلب : 430
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 7 / 6

سمینار سالانه امامزاده میرسالار(ع) مورخه 22/6/92جمعه دراستان مبارکه امامزاده برگزارمی گردد از کلیه همتباران ودوستداران اهل البیت جهت شرکت دعوت به عمل می اید/ از طرف هیئت امنای امامزاده وکانون دانش اموختگان میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 551
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5

 رسول خدا در آستانه ماه مبارک رمضان برای مردم خطبه ای خواندند و در آن به فضایل این ماه و وظایف مردم در آن پرداختند. از بین جمع، امیرالمومنین علیه السلام برخاسته و سوالی درباره برترین عمل در این ماه می پرسد. رسول خدا پاسخ می دهد:

یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏ ؛ برترین عمل در این ماه اجتناب از گناهان است.

امیرالمومنین علیه السلام که خود راوی این روایت است اینگونه ادامه می دهد:

فَبَکَی ؛ بعد از آنکه پاسخ مرا داد شروع به گریستن کرد. عرض کردم: اى پیامبر خدا! چه چیزى شما را به گریه انداخت؟

فرمود: اى على! براى آن مى‏گریم كه در این ماه، حرمت تو را مى‏شكنند. گویا مى‏بینم كه تو در حال نماز خواندن براى پروردگار خویشى كه شقى‏ترینِ اوّلین و آخرین، همتای کُشنده ناقه قوم ثمود، بر مى‏خیزد و بر فرق سرت ضربتى مى‏زند كه مَحاسن تو با آن رنگین مى‏گردد.

عرض کردم: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِكَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِك‏

اى رسول خدا، آیا دینم سالم خواهد ماند؟ فرمود: دینت سالم خواهد ماند.

برخورد با ابن ملجم پیش از ترور، قصاص قبل از جنایت بود که در قوانین شریعت، چنین مجوزی در حق هیچ کسی وجود ندارد؛ یعنی نمی توان کسی را پیش از آنکه مرتکب جرمی شود مجازات کرد

بعد اینجا بود که رسول خدا در حضور مردم باز هم بر وصایت و خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه السلام تاکید کرد و با شدت تمام بر دشمنان و بدخواهان او حمله کرد و فرمود:

اى على! هر كس تو را بكشد، مرا كشته است و هر كس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر كس تو را ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است؛ چرا كه تو از من هستى، همچون جان من. روح تو، از روح من است و سرشت تو، از سرشت من. خداى متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى پیامبرى و تو را براى امامت، انتخاب كرد. هر كس امامت تو را انكار كند، نبوّت مرا انكار كرده است.

اى على! تو وصىّ من، پدر فرزندان من (فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام)، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستى، در حال حیاتم و پس از مرگم. فرمان تو، فرمان من است و نهى تو، نهى من است. سوگند به خدایى كه مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ‏ آفریدگان قرار داد، تو حجّت پروردگار بر خلق اویى و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش.[1]

 

امیرالمومنین علیه السلام از شهادت خود خبر می دهد

امّ جعفر، كنیز على علیه السلام نقل می کند:

من به دستان حضرتش آب مى‏ریختم كه سرش را بالا گرفت، محاسن خود را در دست گرفت؛ به آن نگاهی کرد و فرمود: واهاً لَكَ، لَتُخضَبَنَّ بِدَمٍ ؛آه بر تو كه با خون، رنگین خواهى شد. ام جعفر می گوید: روز جمعه بود که آن اتفاق افتاد.[2]

الفتوح می نویسد:

 

امام علی

 

على علیه السلام از نبرد با خوارج بازگشت. مردم به استقبالش شتافتند و او را بر پیروزى ‏اش بر خوارج تبریك مى‏گفتند. وارد مسجد بزرگ (در كوفه) شد. دو ركعت نماز در آن خواند. سپس بر منبر رفت و خطبه نیكویى ایراد كرد. آنگاه رو به پسرش حسین علیه السلام نمود و فرمود: «اى ابا عبد اللّه! از این ماه (یعنى ماه رمضانى كه در آن بودند) چه ‏قدر مانده است؟»

 

حسین علیه السلام عرض کرد: هفده روز، اى امیر مۆمنان!

 امیرالمومنین علیه السلام دست به محاسن مبارکش كه آن روز سفید بود کشید و فرمود: «آن گاه كه شقى‏ترین فردِ امتْ انگیخته شود، این را به خون رنگین خواهد كرد.[3]

 

خبر از تروری ناجوانمردانه

امیرالمومنین علیه السلام در گزارشی خبر از ترور ناجوانمردانه خود می دهد و می فرماید:

إنَّما یَقتُلُنی رَجُلٌ خامِلُ الذِّكرِ، ضَئیلُ النَّسَبِ، غیلَةً فی غَیرِ مَأقِطِ حَربٍ ولا مَعرَكَةِ رِجالٍ ؛ مرا مردى خواهد كشت که گمنام است. او که از تبارى پست است مرا نه در میدان كارزار و نه در معركه مردان بلکه به ‏صورت ترور خواهد کشت.[4]

 

برخورد با ابن ملجم در روز بیعت

شیخ مفید ره به نقل از ابو طفیل عامر بن واثله می نویسد:

امیر مۆمنان مردم را براى بیعت جمع كرد. عبد الرحمان بن ملجم مرادى كه خدا لعنش كند آمد.

فَرَدَّهُ مَرَّتَینِ أو ثَلاثا ثُمَّ بایَعَهُ ؛ امیرالمومنین علیه السلام دو یا سه بار او را رد كرد. بعد [از آنکه ابن ملجم بر بیعت اصرار کرد حضرت پذیرفت و او] بیعت كرد.[5]

خواست که برود امیرالمومنین علیه السلام صدایش کرد و از او پیمان مۆكّد گرفت كه نیرنگ نزند و پیمان نشكند. او هم قول داد. بار دوم که خواست برود دوباره امیر مۆمنان علیه السلام او را صدا كرد و از او عهد و پیمان محكم گرفت كه نیرنگ نزند و پیمان نشكند. او هم قول داد. برای بار سوم نیز این تاکید در پیمان صورت گرفت.

ابن ملجم گفت: اى امیر مۆمنان! به خدا سوگند، ندیدم كه با كسى جز من این گونه رفتار كنى.

امیر مۆمنان بعد از تمثل به شعری فرمود: برو، اى ابن ملجم! به خدا سوگند، فكر نمى‏كنم كه به آنچه گفتى وفا كنى.[6]

 

امام علی

 

حضور در کوفه برای یک جنایت بزرگ

یعقوبی در تاریخ خود می نویسد:

عبد الرحمان بن ملجم مرادى ده روز مانده به آخر شعبان سال چهلم هجرى به كوفه آمد. وقتی خبر آمدنش به على علیه السلام رسید، فرمود: « آمد؟ آگاه باشید كه جز او كسى بر ضدّ من نمانده‏ است. اینك وقت آن رسیده است».

 [ابن مُلجَم‏] به منزل اشعث بن قیس كِنْدى وارد شد و یك ماه آن جا ماند و مشغول تیز كردن شمشیر خود بود. (آماده قتل امیرالمومنین علیه السلام می شد)[7]

 

پرسش و پاسخ

بعد از ملاحظه این اخبار سوالی به ذهن می آید که چرا امیرالمومنین علیه السلام با اینکه خبر داشت ابن ملجم  او را ناجوانمردانه مورد حمله قرار داده و به شهادت خواهد رساند؛ چرا علاج واقعه قبل از وقوع نکرد؟ و چرا با پای خود به مسجد رفت؟

در جواب سوال اول گفته می شود که برخورد با ابن ملجم پیش از ترور، قصاص قبل از جنایت بود که در قوانین شریعت، چنین مجوزی در حق هیچ کسی وجود ندارد؛ یعنی نمی توان کسی را پیش از آنکه مرتکب جرمی شود مجازات کرد.

اما اینکه چرا امیرالمومنین علیه السلام با علم به حادثه راهی مسجد شد و در معرض ترور قرار گرفت پاسخ دیگری دارد.

پاسخهای داده شده به این سوال متعدد و فراوان است که برخی از آنها به همراه نظر علامه طباطبایی ره را می توان در ترجمه المیزان، ج‏18، ص 296 ملاحظه کرد.

برخی گفته اند که این چون از جنس غیب است اصولا تکلیف آور نیست و شخص نباید بر اساس آن رفتار کند. عده ای مانند مرحوم علامه معتقدند که در وقایع حتمی الوقوع (ضروری الوجود)، علم به آن واقعه و اختیار عالم نمی تواند جلوی تحقق آن را بگیرد.

آن حضرت با اختیار تام راهی مسجد شد معنای این سخن تنها این است که امام علی علیه السلام از جزئیات حادثه ای خبر داشت که وقوع آن حتمی بود؛ نه احتمالی تا آرزو شود ای کاش امام علی علیه السلام به مسجد نمی رفت و ...

آیت الله جوادی آملی در نظری مشابه می گوید: علم غیب گاهی به واقع محتوم و تغییر ناپذیر تعلّق می گیرد. بنابراین، بعضی از چیزهایی که پیامبران و امامان از طریق غیب می دانند، همان چیزی است که حتماً واقع خواهد شد. این گونه آگاهی چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد کرد و سرنوشت چیزی را تغییر داد.[8]

 

توضیح این بیانات:

آگاهی امیرالمومنین علیه السلام به نحوه شهادتش درست مانند آگاهی شخصی است که از راه غیب، صحنه واقعی شهادت خود را پیشاپیش می ببیند و از زمان، مکان و جزئیات آن مطلع می شود؛ آنچه در پیش روی امیرالمومنین علیه السلام بود یک واقعه قطعی بود نه یک واقعه احتمالی تا کسی آرزو کند که ای کاش حضرت نمی رفت و ...

معنای این سخن مجبور بودن حضرت در رفتن به مسجد نیست؛ آن حضرت با اختیار تام راهی مسجد شد معنای این سخن تنها این است که امام علی علیه السلام از جزئیات حادثه ای خبر داشت که وقوع آن حتمی بود؛ نه احتمالی تا آرزو شود ای کاش امام علی علیه السلام به مسجد نمی رفت و ...

خلاصه اینکه حضرت از راه غیب می دانست که در سحر 19 رمضان سال 40 با اختیار خود قطعا به مسجد خواهد رفت و قطعا ضربتی خواهد خورد که محاسن شریفش به خون سرش رنگین می شود.

 


:: بازدید از این مطلب : 709
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5


:: بازدید از این مطلب : 814
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5

 

 http://images.persianblog.ir/679923_7LMtGRWF.jpg

دوست داشتن تنگ ریز برمبنای یک نظریه علمی        
دکتر سید سادات سپهرتاج - روانپزشک

(تقدیم به روح پدرم سیدعنایت سپهرتاج)          

هرچند تنگریز ازنظر جغرافیایی وموقعیت آب وهوایی-کوهساران زیباو چشمه های زیباولی نه چندان پرآب وپوششهای گیاهی کم نظیر دوست داشتنی است لکن آنچه باعث میشود ما تنگ ریز را دوست داشته باشیم برمیگردد به نظریه روانشناسی سایکوآنالیتیک دانشمند نامی(زیگموند فروید) که حدود یکصد سال پیش ارایه داد.

این تئوری میگوید: بسیاری ازرخدادها و وقایع دوران کودکی ونوجوانی درحافظه انسانها ذخیره می شود ودردوران بزرگسالی میتوانندبعضی موردپیشرفت عملکرد وبعضا موجب پسرفت عملکردفرد شوند.این رویدادها بصورت خاطره درضمیر ناخودآگاه قراردارند(امروزه سلولها ونورونهای مغزی ثبت آنها شناخته شده است) ودائما درتکاپوی ورود به خودآگاه هستند که البته این کار براحتی ممکن نیست واین امر موجب آزار فرد میشود یاحداقل بخشی ازذهن فرد را اشغال کرده (preoccupational thought) یا بصورت خاطرات شیرین اما کودکانه. البته بارها درخواب بصورت رویا ظهور میکنند ولی به علت عدم دسترسی به خودآگاه مشکل همچنان باقیست. لذا فروید یک راهکار درمانی تحت عنوان سایکوآنالیز برای آندسته افرادیکه وقایع ناخوشایند وسرکوب شده دوران کودکی باعث مشکلاتی درعملکرد شغلی وروابط اجتماعی آنها شده بود ابداع کرد. ازدید تکاملی هدف سایکوآنالیزبیاداوردن خاطرات و وقایع دوران کودکیست که فراموش شده ولی ازبین نرفته اند. وقتی آنها وارد خودآگاه شدند دیگر شخص درگذشته خود fix نمیشود وآن وقایعی راکه به شکل دست نخورده دوران کودکی درون سلولهای مغزی خودحمل میکند هم اکنون وباسن کنونی تجزیه وتحلیل میکند لذا اغلب ارزوها وخواسته های سرکوب شده دوران کودکی قابل درک میشوند وضمیر ناخوداگاه ازادشده وبه عبارتی نفس راحتی می کشد ومیتواند مسائل روزمره ومهمتری رادرخود جای دهد. ازطرفی ازنظر علمی ثابت شده است که وقایعی که همزمان ذخیره شده اند بابروز یکی دیگروقایع حتی تصورات وآرزوهایی که همراه آن ثبتشده اند یکی پس از دیگری ظاهر میشوند.ازمنظر علم تمامی رخدادهاو وقایع روان و ذهن دارای معنی هستند. psychic determinism

به سخن دیرهمه افکار-تداعی ورفتارها تصادفی نبوده بلکه چه ارزش منفی چه مثبت برای شخص معنی دار هستند. خلاصه کلام اینکه هم اکنون مابادیدن تصاویریا مطالب قدیمی  که دردو دهه اول عمر باآنها سروکارداشته ایم باورود به ضمیر خودآگاهمان با سن وموقعیت کنونی آنهارا تجزیه وتحلیل میکنیم وبه زبان علمی ventilsteمیشویم (به قول قدیمیها سبک میشویم). یک مثال واقعی برای درک بهتر موضوع واهمیت بالینی آن؛ شخصی که دردوران نوجوانی علاقه به شکار داشته وشکارچی بوده است درکهنسالی ممکن است بخشی ازآرزوهای تحقق نیافته اش که درناخوداگاهش باقی مانده است باعث شود هنگام کسالت و بیماری که خوداگاهی کاهش مییابد وضمیرناخوداگاه کمی آزادترمیشود باعث شود آرزوها وخواسته های تحقق نیافته اش وارد خوداگاه شده ودرانتظار گوشت شکار ازخوردن وآشامیدن خودداری نماید وچه بسا همین امر موجب تلف شدن وی گردد بدون اینکه اطرافیان متوجه موضوع شوند.

 


:: بازدید از این مطلب : 1781
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5

ای مسافر پروازرمضان پروازت به   بلندای نام پر افتخارمیرسالاری در هرکجای این سرزمین که سرای ماست.نامتان جاویدان.توشه تان پرباروسوغات مانیزدعای سحرتان


:: بازدید از این مطلب : 907
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 5 / 5

خداى تعالى در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر می ‏سازد که فرشتگان به امر پروردگار، آن را انجام می دهند و شیطان در این شب بیرون نمی‌آید تا صبح آن طلوع کند.

شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. در این شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد. در شب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.

«قدر» معانی متعددی همچون قدرت، تقدیر و اندازه گیرى، تنگ گرفتن، مساوی بودن یک چیز با چیز دیگر بدون کم و زیاد دارد اما در  اینکه چه شبی از شب‌های ماه رمضان، شب قدر است اختلاف دیدگاه وجود دارد. آنچه موافق با سنت پیامبر گرامی اسلام(ص) و روایات امامان معصوم(ع) است، اینکه شب قدر در دهه آخر ماه رمضان قرار دارد و طبق نقل، یکی از شب‌های نوزدهم، بیست و یکم، و بیست و سوم است و در بین این سه شب نیز شب بیست و سوم احتمالش بیشتر است. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: شب نوزدهم شب تقدیر است و شب بیست و یکم شب بستن و تعین و اِحکام است و شب بیست و سوم شب حتمی شدن و امضای آن است.

در مورد فضایل شب قدر باید گفت که شب نازل شدن دفعی و یک‌جای قرآن در بیت المعمور است که به طور تدریجی طی 23 سال بر قلب نازنین پیامبر گرامی اسلام(ص)نازل شده است. همچنین عبادت و کارهای نیک، در شب قدر، بهتر است از عبادت و کاهای نیک در هزار ماه که دارای شب قدر نباشد. از فضائل دیگر شب قدر آنکه این شب، شب نزول و پایین آمدن فرشتگان خداوند خصوصاً بزرگ‌ترین فرشته خداوند، به زمین است و این شب ، شب تقدیر و سرنوشت یک سال انسان است. خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر می ‏سازد که فرشتگان به امر پروردگار، آن را انجام می دهند. در این شب، درهای جهنم بسته می‌شود و درهای بهشت، گشوده می‌شود و شیطان در این شب بیرون نمی‌آید تا صبح آن طلوع کند و درهای آسمان و رحمت الاهی بر روی بندگانش گشوده می‌شود و شب قبولی اعمال است.



اعمال شب‌های قدر بر دو نوع است:

اعمالی که در هر سه شب انجام می‌ شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شب‌های مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست ‌و سوم است.

 اعمال مشترک شبهای قدر

1- غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.

2- خواندن 2 رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، 7 مرتبه سوره‌ توحید را خوانده و بعد از نماز 70 مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.

3- قرآن به سر گرفتن و خدا را به 14 معصوم(ع) سوگند دادن.

4- زیارت امام حسین(ع) .

5- احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شب‌ها. در روایات بسیاری از پیامبر(ص) و معصومین(ع) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.

6- فضیلت و پاداش بسیار دارد که 100 رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سوره‌ مبارک حمد، 10 مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

7- دعایی از امام زین العابدین (ع) که در مفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً...

8- قرائت دعای جوشن کبیر.

9- طلب آمرزش از خدای متعال و درخواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .

10- ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.

در این شب‌های مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:

1) خواندن 2 رکعت نماز برای سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت

2) خواندن 2 رکعت نماز برای شادی روح همه‌ درگذشتگان و اسیران خاک و 25 بار گفتن ذکر "اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات"

3) خواندن 2 رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خواندن دعای توسل

4) خواندن 2 رکعت نماز حضرت زهرا(سلام الله علیها): در رکعت اول بعد از حمد 100 مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد 100مرتبه سوره توحید

5) خواندن سوره‌های مبارک دخان و قدر



اعمال مخصوص شب نوزدهم

1- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه ".

2- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- دعای اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم ...

 اعمال مخصوص شب بیست و یکم

1- دعای اللهم صل علی محمد وال محمد و اقسم لی حلما یسد عنی باب الجهل ... .

2- لعن بر قاتل امیرالمومنین. صد بار ذکر "اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- زیارت امام علی علیه السلام .

 اعمال مخصوص شب بیست و سوم

1- تلاوت سوره های عنکبوت و روم که امام صادق (ع) فرمود: تلاوت کننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است.

2- قرائت سوره‌های مبارک عنکبوت، روم و دخان .

3- قرائت 1000 مرتبه سوره قدر .

4- خواندن و تکرار دعای سلامتی امام زمان(عج) اللهم کن لولیک حجة ابن الحسن ... .

5- دعای اللهم امددلی فی عمری واوسع لی فی رزقی ... .

6- تلاوت قرآن کریم به هر مقدار که توانستی.

7- خواندن دعای "یا باطنا  فی ظهوره و یا ظاهراً فی بطونه ... .
 

مرحوم کلینی در کافی از امام باقر (ع) نقل می کند که آن حضرت در جواب معنای آیه «انا انزلناه فی لیلة مبارکة » فرمودند: «آری شب قدر، شبی است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید می شود. شبی که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبی است که خدای تعالی درباره اش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب، هر امری با حکمت، متعین و ممتاز می گردد». آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه ای که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر می شود، خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندی که قرار است متولد شود یا اجلی که قرار است فرارسد یا رزقی که قرار است برسد و


:: بازدید از این مطلب : 712
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 4 / 5

 
 
 
بیاد شهید سرجدا سید محمد خشنود(میرسالاری)
 
 

سخن از آنانی است که گویا رفته‌اند و ما مانده‌ایم؛ آنان که نام و مال و جان خود را بر زمین نهادند و برای دفاع از این خاک، مردم و اعتقاداتشان رفتند. آنان که گویا رفته‌اند؛ اما فقط گویا رفته‌اند که فرموده‌اند گمان ما این است که شهدا رفته‌اند و ما مانده‌ایم، ولی حقیقت این است که شهدا مانده‌اند و زمان ما را با خود برده است!

 امروز پنجشنبه و شب جمعه است؛ روز و شبی که ما که در گذر زمان خود را گم کرده‌ایم، دقایقی ‌می‌‌ایستیم و به عقب بر‌می‌گردیم تا خود‌ و خاطراتمان را هر چند مبهم به یاد بیاوریم؛ خودمان را، پدر و مادرمان را، دوستان و آشنایمان را، امام راحل عظیم‌الشأن را و شهدا را؛ آنان که با هستی خود به این مردم و مملکت هستی بخشیدند.

فرصتی است تا دمی از سنگینی بار این کالبد جسم را زمین بنهیم و روح خود را به پرواز درآوریم و از زمان هم به درآییم و تجدید عهدی کنیم با همه آنانی که در روی این کره خاک روزی با ما بودند؛ آنانی که روزی گرما‌بخش محافل و مجالس ما بودند؛ آنان که برخی‌شان نگاه به صورت‌هایشان برایمان ثواب عبادت داشت و آنانی که در نگاهشان برق امید و بارقه‌های توکل به خداوند متعال دیده می‌شد.

فرصتی است‌ با عطر آیات خداوند به دیدار کسانی برویم که به عطر آیات خداوندی خشنود و رضا می‌شوند؛ فرصتی تا با یادآوری آن همه خوب و نازنینانی که اکنون در جمع ما در این کره خاک نیستند، اندکی به فرجام کار بیندیشیم که:

ای خاک اگر سینه تو بشکافند    بس گوهر قیمتی که در سینه توست

امروز و در میانه‌های ماه رمضان، ماه مهمانی خداوند، از پوسته زمین و زمان به درآییم و با یادی از شهدا، آنانی که عاشقانه جان فدای دوست کردند، بخوانیم که: 

آن فرو ریخته گل‌های پریشان در باغ          کز می جام شهادت همه مدهوشانند

نامشان زمزمه نیم شب مستان باد          تــــا نگویند کـــه از یـــــاد فراموشانند


:: بازدید از این مطلب : 665
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 4 / 5

 

 

 

 

 

جلسات انس باقران در شبهای ماه مبارک رمضان با سخنرانی خطیب توانا حجت الاسلام سید عبدالرضاموسوی (میرسالاری)بصورت گردشی در شهرستان بهمئی برگزار می گردد .این جلسات تاپایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد

 

 

 

 

 

در ايام ماه مبارك رمضان و به مناسبت خجسته‌ميلاد باسعادت كريم اهل بيت(ع)، سبط اكبر امام حسن مجتبی(ع)، محفل انس با قرآن با حضور  روحانيون و مردم متدين شهرتشان .در منزل مرحوم سید ابوذر ساداتی برگزار گردید

 

 دراين محفل نورانی ابتدا ،  دعای توسل قرائت گردید ،سپس حجه الاسلام  حاج سید عبدالرضا موسوی(میرسالاری) خطیب توانا و ميهمان ويژه مراسم، ضمن قرائت قرآن، طی سخنانی به لزوم انديشيدن به آيات آسمانی به عنوان تنها راه سعادت انسان در دو جهان و بهره‌گيری از محضر اساتيد و بزرگان قرآنی پرداخت.

 

ایشان در بخشی از بیانات خود درباره نسیم رحمت خداوند فرمود

در روایتی داریم که خدا نسبت به چهار گناه بسیار حساس و سخـﺖگیر است. میتوان از این روایت نتیجـﮥ مخالف گرفت، یعنی اگر از این چهار گناه، چشم پوشی کنیم، نسیم رحمت خدا شدیداً نصیب ما خواهد شد. این گناهان عبارتند از:
الف) ترک نماز؛
ب) عاق والدین:
خداوند در حدیثی قدسی میفرماید: قل لعاق الوالدین! افعل ما تشاء، لا اغفرک!! به عاق والدین بگو هر کاری دوست دارد و میتواند، انجام دهد، او را نخواهم بخشید.
ج)آدم کشی؛
د) آبروی کسی را بردن.

حجه الاسلا م موسوی پیرامون اطاعت محض از دستورات قران وولایت امر فرمودند

باید دستورات خدا و امام و ولی را مو به مو اطاعت و اجرا کرد.

خداوند از موسی علی نبینا و آله و علیه السلام پرسید: آیا تا به حال برای ما کاری کردﻩای؟ وی جواب داد نماز خواندﻩام، روزه گرفتـﻪام و .... خداوند پاسخ داد این کارها را برای خود انجام دادﻩای، برای خدایت چه کردﻩای؟ آیا تا به حال کسی را به خاطر من دوست داشتـﻪای و یا با فردی، به خاطر من دشمنی ورزیدﻩای؟ آیا به خاطر من با کسی قطع رابطه کردﻩای؟ در اینجا بود که:

علم موسی ان افضل الاعمال لله، الحب فی الله و البغض فی الله
موسی فهمید که بهترین کارهابرای خدا دوست داشتن و دشمن داشتن فقط و فقط برای خداست.

جرجی جرداق - نویسندﮤ مسیحی که شرحی بر نهج البلاغه نوشته، در کلامی چنین میگوید که مسلمان نیستم چه برسد به اینکه شیعه باشم، ولی دوستت دارم. مسلماً چنین حبی اطاعت هم خواهد آورد.
مردم، دوستان و رفقا، به چه درد ما میخورند؟ کدامشان ماندگار است. کسانی میمانند که در حول محور خدا، با آنها دوستی کنیم. دنیای ما بسیار کوچک و گذراست، لذا ارزشی ندارد که به خاطر رفقا، رابطـﻪمان با خدا دچار مشکل شود. چگونه میتوانم کسی را که میدانیم دشمن خداست، دوست داشتـﻪباشیم، صدایش را گوش کنیم، عکسش را داشتـﻪباشیم؟ علایم دوست داشتن اینجاست: الحب فی الله و البغض فی الله.
در جمعهایی که میدانیم با خدا نیستند فقط به یک شرط میتوانیم وارد شویم و آن توانایی اثرگذاری است. شب قدر به علی علیه السلام قول میدهیم که اگر کسانی که اطرافمان هستند را میتوانیم هدایت کنیم که فیها، و الا به خاطر تو از آنها میبریم، یا علی! کمک کن تا بتوانیم نفسمان را جمع کنیم.
خدا تنها کسی است که بخشش برپایـﮥ طمع نیست، چون انسانها دو گروهند: عدﮦای که اصلاً گذشت ندارند و بر همه سخت میگیرند؛ و عدﮦای هم از گناهان و اشتباهات دیگران میگذرند یه خاطر طمعکاری و به سه دلیل: یا میبخشند تا خدا هم آنها را ببخشد؛ میبخشند تا به بهشت بروند؛ و یا برای اینکه بار دیگر آدم شوی. خدا تنها کسی است که به ما نیاز ندارد و در عین حال ما را میبخشد. لذا با خدا بودن خستگی ندارد. مردم 1400 سال است که شبهای قدر در خانـﮥ خدا هستند، کدام مکتب میتواند ما را هفت ساعت جایی بنشاند تا اشک بریزیم و صفا کنیم؟ لذا امام فرمودند بگذارید شما را ملت اشک بخوانند، این اشک سبکباری میآورد و ما را سبک میکند، بگذارید حسرت شما را بخورند.ایشان در پایان این مراسم ضمن دعوت همگان به تقوای الهی  برای امرزش روح جوان ناکام مرحوم ساداتی طلب امرزش نمودند.

 

 

 

 


:: بازدید از این مطلب : 989
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 3 / 5

http://www.rasekhoon.net/_WebSiteData/PhotoGallery/Photos/529f3934-cb9b-4fd7-bfbd-3f7402ca2629.jpgمامزاده سید جمال
  امامزاده جمال تبریز زیارتگاهی است كه در مسجد حاجت ، در راسته كوچه واقع شده است. این زیارتگاه مرقد امامزاده موسی معروف به سید جمال از اولاد امام موسی بن جعفرعلیه السلام است.آرامگاه در زیر گنبد نسبتاً بزرگی واقع شده و پا طاق مقرنسی دارد كه روی آن صندوق چوبی زیبایی نهاده اند .دو كتیبه مرمرین سنگ قبر نیز در این بقعه به چشم می خورد كه یكی متعلق به قبرآخوند ملا احمد مدرس و دیگری مربوط به قبر شیخ عبدالغفار است.


:: بازدید از این مطلب : 5214
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 3 / 5


  

  هرگز افطار خود را با نوشیدن آب سرد آغاز نکنید

کارشناس تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گفت افطار را با خوردن خرما، کشمش، عسل و به طور کلی با یک قند طبیعی آغاز کنید به این صورت زیاده‌روی در خوردن غذا کاهش پیدا می‌کند.

وی با اشاره به اینکه افراد هرگز نباید با آب سرد افطار را شروع کنند، عنوان کرد: خوردن چای شیرین کم رنگ، شیرگرم، فرنی، نان و پنیر و سبزی و حلیم بی‌روغن در آغاز افطار مناسب است.

ناظران پور خاطرنشان کرد: افراد نباید در حین غذا خوردن آب بنوشند، زیرا این کار سبب رقیق شدن شیره‌ی گوارشی و اختلال در هضم می‌شود.

وی با بیان این که در وعده‌ی افطار باید غذاهای کم حجم استفاده شود، بیان کرد: در فاصله‌ی بین وعده افطار تا سحر علاوه بر میوه‌جات فصل از برگه‌ی آلو، ‌انجیر و گوجه فرنگی نیز استفاده کنید.

وی افزود: معده‌ی خالی در هنگام افطار تحمل غذای خشن را ندارد، لذا خوردن غذاهای سهل‌الهضم و تقریبا نرم برای افطار مناسب است.

ناظران پور با اشاره به اینکه تخم‌مرغ نیمرو دیر هضم‌تر از تخم‌مرغ آب پز است، اظهارکرد: سالاد مکمل خوبی برای غذاها در ماه مبارک رمضان است.

وی یادآور شد: توصیه می‌شود از بادنجان،‌فلفل و سایر ادویه‌ها که ممکن است موجب احساس تشنگی در طول روز شوند استفاده نشود.

 

 

ناظران پور با بیان اینکه مصرف کله پاچه، سیرابی و شیردان موجب تشنگی زیاد می‌شود گفت: مصرف نوشابه‌های گازدار به طور کلی به خصوص در ماه مبارک رمضان توصیه نمی‌شود زیرا ممکن است موجب تحریک معده و خصوصا در افراد مبتلا به التهاب معده شود.

وی بیان کرد: سعی کنید بعد از صرف سحری نخوابید، چون وضعیت دراز کش سبب برگشت مواد به مری و ترش کردن می‌شود و گذشته از آن این کار در دراز مدت باعث سوزش سردل و بیماری رفلکس معده و مری می‌شود.

کارشناس تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی با بیان اینکه نباید افطار خود را با آب و نوشیدنی‌های سرد آغاز کنیم، تصریح کرد: در هنگام افطار حتی اگر تشنه‌اید به جای آب سرد، کمی آب گرم یا چای میل شود.


:: بازدید از این مطلب : 765
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 2 / 5

 

 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : ما تَشاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشدِهِم ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :هيچ قومى با يكديگر مشورت نكردند مگر آن كه به راه پيشرفت خود رهنمون شدند .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200136

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : إنَّ الَّذي يُؤتى إلَىَّ ، سَمٌّ يُدَسُّ إلَىَّ فَاُقتَلُ بِهِ ولكِن لايَومَ كَيَومِكَ يا أباعَبدِاللّه‏ِ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :آنچه به من مى‏رسد، زهرى است كه با دسيسه به كامم ريخته مى شود، امّا اى ابا عبد اللّه‏ هيچ روزى مانند روز [مصيبت] تو نيست .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200488

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : لاتُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقُوبَةِ واجْعَلْ بَينَهُما لِلاِعتِذارِ طَريقا ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :در مجازات خطا كار شتاب مكن و ميان خطا ومجازات، راهى براى عذرخواهى قرار ده .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200557

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن يُصاحِبوكَ بِهِ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :با مردم به گونه‏اى رفتار كن كه دوست دارى با تو آن‏گونه رفتار كنند .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200558

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : إنَّ أَحسَنَ الحَسَنِ الخُلُقُ الحَسَنِ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :نيكوترين نيكو ، خُلق نيكو است .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200559

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : مَن عَبَدَ اللّه‏َ عَبَّدَ اللّه‏ُ لَهُ كُلَّ شَى‏ءٍ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :هر كس خدا را بندگى كند ، خداوند همه چيز را بنده او گرداند .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200560

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : اللُّؤمُ أن لاتَشكُرَ النِّعمَةَ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :پستى آن است كه نعمت را سپاس نگويى .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200561


:: بازدید از این مطلب : 676
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 2 / 5

میلاد باسعادت کریم ال طاها امام حسن مجتبی (ع)مبارکباد


:: بازدید از این مطلب : 906
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 5

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ[حجرات/13] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله ‏ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»

امام على علیه السلام می فرمایند: چنگ زدن به كانونهاى فضیلت، از كمال شرافت است.
[1]
حضرت علی (ع) می فرمایند: هر آن كس كه پَستى اَدَبش او را پست گرداند شرافت تبارش او را بلندى نمى بخشد.[2]

حتی در جایی که شرف ائمه یاد می شود، اهل بیت (علیهم السلام) علت آن را ذکر می کنند تا مردم بدانند که سبب اصلی شرف چیست: مردى بحضرت رضا (ع) عرض كرد بخدا قسم كه در روى زمین از جهت پدر احدى با شرف تر از تو نیست آن بزرگوار فرمود تقوى پدران مرا مشرف ساخت و اطاعت خدا ایشان را بهره ‏مند گردانید.[3]

اما وقتی یک شخص در مقام انتساب به اهل بیت(ع) دیده می شود، (سید بودن او مد نظر است) احترام بیشتر به او، جهت در نظر گرفتن نسبت اوست. و دلیلی برای پاسداشت حرمت اهل بیت (علیهم السلام) می باشد. همانگونه که اگر فرزند یکی از دوستان عزیز خود را ببینیم، به خاطر پدرش او را تکریم می کنیم. اگر چه هیچ نوع عمل خلاف ظابطه ای انجام ندهیم.
این نوع مواجهه سبب تکریم شعائر است و یاد اهل بیت (علیهم السلام) را در جامعه زنده تر می کند و از همین جهت نیکوست.

با توجه به این توضیحات، می توانیم به بعضی از فرق ها بین سادات و غیر آنها دقت کنیم و بنگریم که علی رغم این فرق ها، بی عدالتی ای بی آن ها و سایر افراد جامعه به وجود نمی آید:
1. در زمینۀ مالی‌: نیمی از خمس به سادات اختصاص داده شده است. اما این فرق، سبب بی عدالتی نیست، چونکه :
اولاً: سهمی كه در خمس برای سادات معین شده فقط به نیازمندان آن‌ها اختصاص می‌یابد، آن هم به اندازه رفع نیاز آن ها، بنابراین تنها از كار افتادگان‌، بیماران‌، كودكان یتیم و یا افراد دیگری كه به علّتی مشكل مادی از نظر هزینه زندگی پیدا كرده‌اند، حق استفاده از آن را دارند.
ثانیاً: مستمندان و نیازمندان سادات‌، حق استفاده از زکات را ندارند و زکات برای جبران نیازهای مالی غیر سادات است. در واقع سادات منبع مالی متفاوتی دارند، نه اینکه حق بیشتری داشته باشند.
ثالثاً: اگر سهم سادات‌ در خمس، از نیازمندی سادات موجود بیشتر باشد، باید آن را به بیت المال ملحق کرد و در مصارف دیگر مصرف نمود.

این فرق می تواند حکمت هایی داشته باشد مثل اینکه بهانه‌ای به دست مخالفان نیفتد كه پیامبر(ص) خویشان خود را بر اموال عمومی مسلط كرده است‌، چون زکات مالیاتی است که حکومت از مردم اخذ می کند. و البته دلایل این تفاوت هر چه باشد، منجر به بی عدالتی نمی شود.
حتی شاید سادات در این فرق احساس محرومیت نیز بکنند: امام صادق(ع) مى‏فرمایند:" جمعى از بنى هاشم به خدمت پیامبر (ص) رسیدند و تقاضا كردند كه آنها را مامور جمع‏آورى زكات چهار پایان كنند و و گفتند این سهمى را كه خداوند براى جمع‏آورى كنندگان زكات تعیین كرده است، ما به آن سزاوارتریم پیامبر (ص فرمود): اى" بنى عبد المطلب" زكات نه براى من حلال است، و نه براى شما ولى من به جاى این محرومیت به شما وعده شفاعت مى‏دهم .... شما به آنچه خداوند و پیامبر(ص) برایتان تعیین كرده راضى باشید (و كار به امر زكات نداشته باشید) آنها گفتند راضى شدیم‏.
[4]
[ر.ك‌: تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مكارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 182؛ دارالكتب الاسلامیة/ پرسشها و پاسخهای مذهبی‌، آیت اللّه مكارم شیرازی و جعفر سبحانی‌، ص 168 ـ 172، انتشارات نسل جوان‌.]

2. در امور و مناصب اجتماعی‌: در این زمینه هیچ فرقی بین سادات و غیر آنها نیست. و قرار گرفتن امامت در خاندان پیامبر (ص) نیز دلیل اختصاص جایگاه ویژه به خاندان پیامبر (ص) به دلیل انتساب خانوادگی آنها نیست. امامت نیاز به عصمت دارد و عصمت را تنها خدای متعال تشخیص می دهد و شخص آن را متعین می کند. و دلیل کسب این جایگاه، طهارت شخص و دوری او از هر نوع آلودگی است. و دقت در درخواست حضرت ابراهیم (ع) از خدا، برای امام شدن ذریه اش و پاسخ خدای متعال نشان می دهد که در این امر، رابطه خانوادگی تعیین کننده نیست.
«وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ[بقره/124] (به خاطر آورید) هنگامى كه خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض كرد: «از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمكاران نمى ‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شایسته این مقامند)»

3. در فضایل و پاداش اخروی‌: در این مساله، انتساب خانوادگی به پیامبر (ص) تنها سبب سنگین تر شدن، مسئولیت ها می شود. همانگونه که قرآن این مساله را درباره زنان پیامبر (ص) بیان کرده است:
«یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً * وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَریماً[احزاب/30-31] اى همسران پیامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و این براى خدا آسان است. * و هر كس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده كرده ‏ایم.»
[5]

امام رضا (ع) در جایی که متوجه می شوند، برادرشان بر دیگران به دلیل نسبش فخر می فروشد، به ملاک اصلی توجه می دهند که تنها عمل خود شخص معتبر است و می فرمایند: اینكه موسى بن جعفر علیهما السّلام پدرت اطاعت خدا كند، روزها را روزه بگیرد و شبها را بنماز و عبادت پردازد و تو معصیت و نافرمانى خدا كنى، سپس در روز رستاخیز هر دو در عمل مساوى باشید و جزاى هر دو بهشت باشد، پس بدون تردید تو عزیزتر از او در نزد خدا باشى (چون او با طاعات خود مستحقّ بهشت شده است و تو بى‏ طاعت و با معصیت همان پاداش را گرفته ‏اى در حالی که این گونه نیست) آرى علىّ بن الحسین علیهما السّلام فرموده است: براى نیكوكار ما دو چندان پاداش و اجر است و براى بدكار ما دو چندان عذاب و جریمه.[6]

در موضعی دیگر امام رضا (ع) به برادر خود که مرتکب اعمال خلافی شده است، این گونه می فرمایند: اى زید از خدا پروا كن و بدان كه ما این موقعیّت را نزد خدا و خلق بدست نیاوردیم مگر از راه تقوى و پرهیزكارى، و هر كس تقوى نداشته باشد و فرمان خدا را رعایت نكند از ما هرگز نخواهد بود، و ما نیز از او نیستیم‏.[7]

[1]. غرر الحكم: ٩٣٥٧.
[2]. غرر الحكم: ٨١٤٢.
[3]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 236.
[4]. وسائل الشیعه، ج 6، ص 186 به نقل از تفسیر نمونه.
[5]. ر.ك‌: بررسی مسائل كلی امامت‌، ابراهیم امینی‌، ص 55، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلام / پیام قرآن‌، آیت‌...مكارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 194، ج 9، ص 27، دارالكتب الاسلامیة‌.
[6]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 232.


:: بازدید از این مطلب : 835
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 5

:: بازدید از این مطلب : 984
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 5


 

« بايد صفحات تاريخ را ورق زد تا سبب كثرت بقعه و بارگاه امام زادگان را در ايران جستجو نمود و اين معلول عواملي است كه تاريخ قرن دوم به وجود آورده است. اين عوامل عبارتند از:

انقلاب ايرانيان و سقوط بني‌اميّه و روي كار آمدن بني‌عباس به ياري ايرانيان از يك طرف و قوّت و قدرت گرفتن سادات  طبرستان ــ كه در نيمه‌ي دوم قرن اوّل به ايران آمدند ــ از سوي ديگر همچنين تشيّع مردم مازندران، طبرستان وگيلان و تجمّع سادات علوي در مرو و دعوت امام رضا(ع) و به دنبال آن شهادت امام و متفرّق شدن سادات در ايران از عوامل كثرت بقعه و بارگا‌ه‌هاي امام‌زادگان در اين سرزمين مي‌باشد. علاوه بر همه‌ي اين‌ها، موّرخان اولاد امام موسي بن جعفر(ع) را تا شصت نفر نوشته اند كه اكثر آنها به ايران آمده‌اند و در نتيجه نسل سادات موسوي در ايران رو به تزايد گذاشت‌كه‌اكثراً به شهادت رسيدند‌يا در گوشه‌ي انزوا، وفات كردند.

اين بزرگواران در مناطق مختلف ايران  مسكن مي‌گرفتند تا از فشار دشمن مصون بمانند ولي با اين حال مورد زجر، ستم و تعدّي قرار گرفته و به شهادت مي‌رسيدند و پس از شهادت قبورشان مزار عمومي مي‌شد و علاقه‌مندان به خاندان عصمت و طهارت گنبد و بارگاه‌هايي براي آنها مي‌ساختند .

از ساداتي كه به ايران آمدند دو دسته‌ي بارز را مي‌توان نام برد كه از حجاز ويمن وعراق به ملازمت خاندان اهل بيت براي استفاده از محضر امام رضا(ع)در زمان ولايت عهدي به طرف خراسان رهسپار شدند:

دسته‌ي اوّل جمعيّتي بودند كه در ركاب حضرت فاطمه معصومه(ع) دختر حضرت موسي بن جعفر (ع) گرد آمدند و از مدينه حركت كردند.(اين عدّه حدود چهارصد نفر بودند.)

دسته‌ي دوم جمعيّتي بودند كه در ملازمت حضرت احمد بن موسي بن جعفر (ع) «معروف به شاهچراغ »حركت كردند واين جمعيّت را حدود دوازده هزار نفر نوشته اند.

 

 

با روشن شدن حال  و عاقبت كار اين دو زَعيمْ كه خواهر وبرادر بودند وبراي ملحق شدن به برادر والاتبار خود حضرت علي بن موسي الرّضا كه در مقام ولايت عهدي ظاهر بود حركت نمودند، از سرنوشت امام‌زادگان  ديگر نيز مطلّع خواهيم شد.

در شرح زندگاني حضرت علي بن موسي الرّضا(ع)كه قبل از اين كتاب طبع ونشر يافته است  اشاره نمودم كه مأمون عباسي به چند دليل سادات علوي را دعوت نمود و در مرو كه پايتخت او بود تمركز داد.  يكي براي آنكه از تعرّض و قيام آنان وحادثه‌اي نظير حوادث فخ و واقعه يحيي و قتل شصت سيّد علوي وخروج زيد ويحيي فرزندان حضرت سجّاد(ع) در امان بماند و ديگر آن‌كه آن‌ها را تحت رياست بزرگان علوي زيرنظر بگيرد و لذا 44هزار نفر از سادات را با احترام به مرو دعوت نمود و امام رضا(ع)را با  نظر آنها به ولايت‌عهدي برگزيد وچون بين دو راهي سياست بيچاره شد وزير ايراني خود را كشت وامام رضا (ع) را مسموم نمود و براي دفاع از انقلاب اعراب بغداد و اختلاف بني عباس خود را به بغداد رسانيد.

درضمن براي آنكه از تمركز اين سادات مصون بماند و براي آنكه سادات ديگري از حجاز و عراق و يمن به آن‌ها ملحق نشوند و موجب فتنه نگردند، دستور داد به تمام اطراف وجوانب بخش‌نامه بفرستند كه هر كجا سادات علوي را ديدند دستگير كنند يا به قتل برسانند.

دسته اوّل

اين دستور موجب شد كه دسته‌ي اوّل سادات علوي كه در ركاب حضرت فاطمه معصومه(س) و جزو مهم‌ترين كاروان سادات بودند وقتي به ساوه رسيدند با مقاومت و ممانعت حاكم دست نشانده‌ي مأمون روبرو شوند و در نتيجه بعضي اسير شدند و بسياري به قتل رسيدند.  البتّه بعضي از آنها  فرار كردند و آواره‌ي كوه‌ها، ارتفاعات، تپّه‌ها و بيغوله‌ها شدند و در اين جريان  22نفر از امام‌زادگان به شهادت رسيدند كه قبور آن‌ها در ساوه و قم و اطراف آن مزار عمومي مسلمين است.

دسته دوم

دومين قافله‌ي عظيمي كه از حجاز به قصد خراسان حركت كرد قافله‌ي حضرت امام زاده احمد بن موسي بن جعفر الكاظم (ع) بود كه افراد اين كاروان  از رجال سادات وعلما و زُعماي  بزرگ علوي بودند. اين كاروان دوازده هزار نفري به طرف ايران آمدند  و با مقاومت حاكم فارس مواجه شدند و اكثر آن‌ها يا به قتل رسيدند يا اسير شدند  و امام‌زاده احمد(ع) نيز با  شجاعت بسياري مبارزه كردند ولي در نهايت به شهادت رسيدندكه مزارشان در شيراز مطاف ميليون‌ها مردم مشتاق اين سرزمين است.  به اين ترتيب دسته‌ي دوم  قافله بزرگ علوي نيز شهيد شدند ودر اطراف و اكناف كشور پهناور ايران مدفون گرديدند.

 


:: بازدید از این مطلب : 1148
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 30 / 4

خدایااااااااااااااااا

کودکان گل فروش

مردان خانه به دوش

انسانهای خود فروش را بسیار دیده ام...

مادران سیاه پوش

کاسبان دین فروش

محرابهای فرش پوش

پدران کلیه فروش

زبانهای عشق فروش

انسانهای آدم فروش

همه را دیده ام....

میخواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم

دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد


:: بازدید از این مطلب : 1071
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 30 / 4

اسناد ومدارك تاريخي حكايت از آن دارند كه جايگاه

اوليه طايفه مكوند در سردسير حدود دژسپيد ممسنى

وگرمسير آنها در ماهور ميلاتى قلعه گل و قلعه جلادكان

بوده. (ناحيه اى درنزديكي شمال سردشت زيدون).در

اواخر قرن دهم و اوايل قرن يازدهم ميلادي طايفه مكوند

به همراه برخي طوايف ديگر از جمله (ممبيني، بتوندي،

گتوندي، تمبي و...) به دعوت يكي از علماي معروف

كهگيلويه به نام (ميرعلي اسماعيلي) براى حمايت از (نواده

دروغين شاه سلطان حسين صفوي) يعني »صفي ميرزا

«جهت جنگ با نادر شاه وارد دهدشت شدند. » البته با

توجه به شرايط سخت اقتصادي آن زمان ميتوان گفت كه

يكي از دلايل اصلي حضور مردم در اين جنگ هاي داخلي،

رهايي از جور و فشار حاكمان و خوانيني بوده كه همواره

مردم را براي گرفتن مالياتهاي زياد تحت فشار قرار مي

دادند. لذا مردم از هر بهانه اي براي رهايي از اين فشار ها

استقبال مي كردند .«

بهر روي در اين برهه تاريخي ، طوايف مختلف بختياري

جهت جنگ با نادر اتحاديه وسيع و پر قدرتي را به وجود

آوردند . طوايفي كه دراين اتحاديه شركت داشتند عبارت

بودند از: (مكوندي، ممبينى ، بتوندى ، گوتوندى ، گل گيرى

، تمبى ،سادات ميرسالارى، سادات مير على، طايفه اولاد

ميرزا على بويراحمدى، طايفه كاى گيوى كراييها بويراحمدى،

طايفه جاويد ممسنى، طايفه بكش ممسنى وطايفه مصيرى،تا

مرادى و بابكانى ) .

نادرشاه زماني از موضوع اتحاد طوايف مختلف بختياري

با خبر شد كه با تمامي قواي جنگي خود مشغول جنگ

با عثماني ها بود. لذا ، او كه نمي توانست همزمان در دو

جبهه قدرتمند بجنگد به ناچار در تاريخ 23 اوكتبرسال 1733

مجبور به ترك مخاصمه با پادشاه عثماني گرديد. وپس از

انعقاد قرارداد صلح، با تمام قوا وتجهيزات خود به سمت

دهدشت حركت كرد.

جنگ هاي زيادي در دهدشت اتفاق افتاد و طوايف

بختياري رشادت هاي بسياري از خود نشان دادند . ولي

همانگونه كه مي دانيد نادر يك نابغه جنگي بود و سرآمد

اقران در اين زمينه ،كه تاريخ به مانند او در امور جنگي

و كشور گشايي كمتر سراغ دارد. لذا در تاريخ 10 ژانويه

1734 جنگ دهدشت با شكست ايلات متحده بختياري

خاتمه پذيرفت . و نادرشاه كه در ابتدا دستور قتل عام تمامي

ايلات بختياري را داده بود با پادرمياني منشي الممالك (

ميرزا مهدي استر آبادي ) از اين امر صرف نظر كرد. ولي

دستور داد طوايف مكوندي و ممبيني ( به دليل مقاومت ها ي

زيادي كه در مقابل او كرده و باعث شده بودند لشكر نادري

متحمل خسارات فراوان گردد) غارت شوند.

گال گال اسبم و ناله ي تفنگم

صد سوار نادري نياي وَجنگم

به دستور نادر بزرگان و كدخدايان اين دو طايفه را در روز

18 ژانويه 1734 گردن زدند. انسان هاي شجاعي همچون :

قايد بهمن،ملالا محمد زمان مكوندى ، ميرزا شفيع ، ملالا محمد

رحيم، قايد على بنده ممبينى ، ملابيژن بابكانى.

همچنين برخي از متمردين بويراحمدى طبق امر نادر در آن

روز در دروازه هاى مختلف دهدشت به دار آويخته شدند.

او دستور داد زبان ملالااسفنديار مكوندى را بريده ودهانش

را با نخ بدوزند. زيرا او شاهنامه رابا صوتى بسيار خوش

ميخواند. مى گويند وقتى كه او اشعار رزمي شاهنامه را مى

خواند شنوندگان به طورى تحريك مى شدند كه خودرا از

طبقه سوم »قلعه ديل « براى حمله به دشمن به پايين مى

انداختند. نادر همچنين دستور داد در دهان ملالا رضاقلى

ممبينى كه او نيز شاهنامه واشعار حماسى لرى ميخواند و

جنگجويان را وادار به حمله وپايدارى مينمود سرب مذاب

بريزند.

نادر براي از بين بردن باقيمانده قواى دو طايفه مكوندى

وممبينى دستور كوچ آنان راصادر كرد . وبنا به امر او

باقيمانده اين دو طايفه و وابستگان آنها، به ناحيه »اشك

زركرمان « تبعيد شدند.مامور اجراى حكم اين كوچ اجبارى

»بابا خان چاپشلو « انتخاب گرديد كه از بستگان شاه و مورد

اعتمادش بود.

نى تَرم بار بونم بورگه پارى

حكم وابى ز نادرشاه ايل مال ببارى

مو اويدم بدهدشت سازم عمارت

ايل شاهى مكوند رهد به غارت

در اولين مرحله كوچ به دليل عبور از گردنه هاي برف گير

و صعب العبور زاگرس ، سرما و كمبود آذوقه تعداد زيادي

ازاين مردم پاك وشجاع از پاي در آمدند . بنا به روايتي

مي گويند در آن كوچ اجباري از هر چهار نفر فقط يك نفر

زنده ماند. سرانجام با پادرمياني بعضي از بزرگان صاحب

نفوذ، نادر امر به بخشودگي اين طوايف و توقف كوچ را

داد. و آنها در محلي نزديك به اصفهان(در فاصله بين داران

و فريدن) استقرار يافتند و به مدت شصت سال در آن جا

ماندند و.....


:: بازدید از این مطلب : 1352
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 28 / 4


  امام علی (ع) : هشت کس اگر اهانت دیدند دیگری را ملامت نکنند : آنکه بی دعوت بر سفره ای حاضر شود .آنکه بر صاحب خانه حکم کند یا دستور دهد.کسیکه از دشمنان خیر خواهد .کسیکه از لئیمان کرم طلبد.آنکه بدون اجازه وارد سخن محرمانه مردم شود. توهین کننده به پادشاهان . شرکت کننده در مجلسی که اهلش نیست . و آنکه برای کسی سخن گوید که گوش نمی کند . کتاب نصایح امام علی (ع) : روزی امیر المومنین (ع) خدمت حضرت محمد (ص) شرفیاب شد پیغمبر پرسید : در چه حالی هستی ابوالحسن ؟ عرض کرد : در حالیکه هشت طلبکار دارم : خدا واجبات طلب می کند . شما سنت از من می خواهید . نویسندگان عمل راستگوئی . فرشته مرگ از من روح می خواهد . خانواده از من غذا می خواهد . شیطان از من گناه می خواهد . نفس از من لذت می خواهد . و دنیا تمایل و رغبت . کتاب نصایح امام علی (ع) : به علی (ع) گفته شد که آیا شما عقیده دارید شراب خواری بدتر از زنا و دزدی است فرمود : بله سپس استدلال کرد که شارب الخمر وقتی شراب می خورد و مست می شود زنا می کند به سرقت دست می زند و آدم می کشد و فریضه نماز را ترک می کند. گفتار فلسفی جوان جلد 2صفحه 488 امام علی (ع):در نامه خود به برخی از استاندارانش می فرمود:قلمهای خود را نازک بتراشید و سطرها را به هم نزدیک کنید و زیادی کلمات را حذف کنید و در آوردن معانی صرفه جویی کنید و از زیاده روی بپرهیزید که اموال مسلمین تاب و تحمل زیاده روی را ندارد . الحیاة جلد 2 صفحه 197 امام علی (ع):همانا دین خدا به وسیله اشخاص و مردان سرشناس شناخته نمی شود بلکه به نشانه ها و آیات الهی شناخته می گردد بنابراین دستورات و نشانه های حق را بشناس تا در شناخت صاحبان حق گمراه نشوی. گفتار دلنشین صفحه 68 امام علی (ع):چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد که چون از پیامبر پرسیدند:در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمودند: قرائت قرآن و اینکه در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد. الحیاه جلد 2 صفحه 113 امام علی (ع):عبور امام (ع)به مردی افتاد که سخنان بیهوده بسیار می گفت.امام (ع)در کنار مرد ایستاد و فرمود :ای مرد تو با این گفتار زیادت توسط فرشتگان محافظ اعمال نامه ای را برای پروردگار املاء می کنی پس سخنی بگو که سودت برساند نه که زیانت دهد. آثار الصادقین جلد 9 صفحه 25 امام علی (ع):سعی و کوشش نما که خداوند تو را در حال نافرمانی اش و ارتکاب گناه نبیند و بکوش که خداوند تو را در حال انجام طاعت خود مشاهده کند که اگر این گونه نباشی از زیانکاران خواهی بود. وسائل الشیعه جلد 15 صفحه 79 امام علی (ع) :همانا خدای تعالی خطاب به فرزند آدم می فرماید :ای پسر آدم هرگاه چشمان تو با تو در دیدن حرام منازعه کند برای رفع آن دو پلک قرار دادم که آنها را در هنگام مشاهده حرام در هم کنی و حرام را مشاهده نکنی و اگر زبانت با تو در مورد صحبت از محرمات منازعه کرد دو لب برایت قرار دادم آنها را روی هم ببند و سخن حرام مگو. وسائل الشیعه جلد 15صفحه 90 امام علی (ع):نتیجه دوستی با اشرار جذب بدی و شر است مانند باد که از گذر گاه متعفن می گذرد با خود بوی تعفن می آورد و نتیجه دوستی با نیکان جذب خیر و نیکی است همچون باد که از محل خوشبو و عطر داری که می گذرد با خود بوی خوش می آورد. مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 64 امام علی (ع):خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ می زند بزایید برای مردن و فراهم آورید برای نابود شدن و بسازید برای ویران گشتن.نهج البلاغه حکمت 132 امام علی (ع):ای مردم در کسب اعمال نیکو و خیر بکوشید و از فرا رسیدن مرگ ناگهانی بترسید زیرا آنچه از مال و روزی که از دستتان رفته امید بازگشت آن وجود دارد اما عمر گذشته را نمی توان باز گرداند. نهج البلاغه خطبه 114 مولا علی (ع):هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند (در شهوات فرو برد)آن در حکم قمار است. وسائل الشیعه جلد 12 صفحه 235 امام علی (ع) :به فرزندش امام حسین (ع)فرمود : پسر جانم هرسختی و بد حالی که دنبالش بهشت باشد بدحالی نیست و هیچ خوشی و لذتی که پایانش جهنم باشد خوشی نیست بدان پسرم هر نعمتی و لذتی در دنیا در مقابل بهشت جهنم است و تمام بلاها و سختی های دنیا در مقابل جهنم عافیت است . تحف العقول صفحه 215 امام علی (ع) :خداوند چهار چیز را در چهار چیز مخفی نموده :1.رضای خود را در طاعت ها پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد 2.غضبش را در گناهان پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد 3.استجابت خود را در دعاها پس هیچ دعایی را اندک مپندارید شاید همان مستجاب باشد 4.ولی و دوست خود را در میان بندگانش پس به هیچ بنده ای بی اعتنایی نکنید شاید هم او ولی خدا باشد و شما نشناسیدش . تحف العقول صفحه 182 امام علی (ع) :خداوند به حضرت موسی وحی فرمود :ای موسی سفارش مرا در مورد چهار چیز بخاطر بسپار :1.تانفهمیدی که گناهانت را آمرزیده ام به گناه دیگری مپرداز 2.تا ندانی گنج های خزائنم تمام شده غم روزی مخور 3.تانبینی ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امید مبند 4.تا مرده شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش. نصایح صفحه 183 امام علی (ع) :کسی که شش خصلت داشته باشد همه درهای بهشت بر رویش گشوده است و تمام درهای جهنم بر رویش بسته است :1.خدا را بشناسد و اطاعتش نماید 2.شیطان را بشناسد و مخالفتش کند . 3. راه حق و اهلش را بشناسد و دنبالش برود 4.باطل و اهل آن را بشناسد و ترکشان گوید .5.دنیای حرام را بشناسد و رهایش سازد 6.آخرت را بشناسد و طلبش کند . نصایح صفحه 248 امام علی (ع) :ریاکار چهار نشانه دارد 1-هنگامی که تنهاست در عبادت خدا و ذکرش خیر تنبل و کسل است 2-در میان مردم و جمع در عبادت خدا و اعمال خیر کوشاست 3-چون از او تعریف کنند بیشتر کار می کند 4-هرگاه از عمل او تمجید و تعریفی نکنند کار خیر را ترک کند. نصایح صفحه 187 امام علی (ع) :راستی اهل خیر و شر را نمیتوان تشخیص داد مگر به مردم اگر می خواهی اهل خیر را بشناسی کار خیری را شروع کن کسانی که آن کار را تایید می کنند و دنباله روی از آن میکنند اهل خیرند و اگر می خواهی شر و اهلش را بفهمی کار بدی را شروع کن همان کسانی که از آن پیروی می کنند اهل شرند . تحف العقول صفحه 215 امام علی (ع) :مردی به امام (ع) عرض کرد سفارشی به من نمایید فرمود : سفارش من به تو این است که کار خیر و نیک خود را هر قدر زیاد هم باشد هرگز بسیار مشمار و گناه خود را هر قدر هم کم باشد اندک مشمار . تحف العقول صفحه 202 امام علی (ع) :همه خوبی ها در سه عمل جمع شده 1-نگاه کردن 2-سکوت نمودن 3-صحبت کردن اما هر دیدنی که در آن عبرت و پند آموزی نباشد بیجا و مهمل است و هر سکوتی که در آن اندیشیدن نباشد بیهوده است و هر سخن گفتنی که در آن ذکر و یادی از خدا نباشد بیهوده است . تحف العقول صفحه 210 امام علی (ع) :در سفارش خود به فرزندش امام حسین (ع) فرمودند :پسر جانم عافیت ده جزء است نه جزء آن در خاموشی است جز به ذکر خدا و یکی هم در ترک هم نشینی نابخردان . تحف العقول صفحه 145 امام علی (ع) :از امیر المومنین (ع) سوال شد :دانشمند تر از همه مردم کیست :فرمود کسی که سخن خیر و حکمت را از هر شخصی که شنید قبول کند و آن را به معلومات و دانش خویش بیفزاید . خصال الصدوق صفحه 6 امام علی (ع) :هرکس که قرائت قرآن را وسیله اخاذی و گرفتن پول از مردم قرار دهد روز قیامت به محشر می آید در حالی که گوشت صورتش ریخته و تنها استخوانهایش باقی مانده و به این شکل آبرویش در نزد مردم می رود . آثار الصادقین جلد (17) صفحه 321 امام علی (ع) : تا وقتی که گرسنه نشدی اقدام به خوردن غذا مکن و وقتی به خوردن اقدام کردی قبل از آنکه کامل سیر شوی دست از غذا خوردن بردار.غذا را با آرامش و خوب بجو تا هضم آن آسان شود و پیش از خوابیدن و به رختخواب رفتن به توالت برو و خود را تخلیه کن چون این سفارشات را به کار بندی از از پزشک بی نیاز شوی. آثارالصادقین جلد 2 صفحه 387 امام علی (ع) :از پرخوری پرهیز کنید زیرا هرکه پرخوری کند دردهای درونی اش بسیار گردد و خواب های فاسد و پریشان بیند و نیز موجب سنگدلی شخص و سبب کسالت و تنبلی در خواندن نماز میشود . آثارالصادقین جلد 9 صفحه 970 امام علی (ع) :آن کس که با بدان و شروران رفاقت کند همچون مسافر دریاست که اگر از غرق شدن سالم بماند از ترس و بیم سالم نمی ماند. آثارالصادقین جلد 10 صفحه 366 امام علی (ع) :در میان گناهان چیزی سخت تر از پیروی شهوات نفسانی و لذت نامشروع جنسی نیست پس فرمان نفس را در این موارد نبرید تا شما را از یاد خدای تعالی باز ندارد . آثار الصادقین جلد 10 صفحه 114 امام علی (ع) : انسان عاقل بوسیله پندیات و اخلاقیات الهی اصلاح میشود و این حیوانات هستند که جز از راه کتک و ضرب و شتم مطیع و فرمانبر نمی شوند. اخلاق فلسفی جلد 1 صفحه 131 امام علی (ع) :چون دیدی که خداوند پیاپی بر تو بلا فرستاد سپاس و شکر او را به جای آور و چون ملاحظه کردی که خداوند در پی گناهانت پی در پی به تو نعمت داد از مکر او با خودت بترس . آثار الصادقین جلد 13 صفحه 210 امام علی (ع) :راستی بزرگترین افسوس در روز قیامت حسرت و افسوس مردی است که در نافرمانی خداوند مالی بدست آورد و آنرا برای وارثین خود قرار دهد و شخص وارث آن مال را در راه فرمان خدای سبحان انفاق کند و به بهشت رود و مرد نخستین که صاحب مال بود به سبب همان مال به دوزخ رود. آثارالصادقین جلد 2 صفحه 148 امام علی (ع) : هرکه دوست دارد بدون ثروت غنی شود و بر سلطه و قدرت عزت یابد و بدون فامیل و خویشاوند فزونی یابد باید از ذلت معصیت خدا به سوی عزت طاعت او خارج شود . که اگر این طور شد همه آن مطالب را خواهد یافت. آثارالصادقین جلد 13 صفحه 251 امام علی (ع) : آن کس که گفتار حکیمانه مومنان دانا را نشوند و از دانش علمای ربانی بهره نگیرد رفته رفته عقلش می میرد. گفتار فلسفی جلد 1 صفحه 187 امام علی (ع) : در خاتمه تورات پنج جمله است که دوست دارم هر روز بامداد آن را مطالعه کنم : 1. عالم بی عمل با شیطان برابر است 2. سلطان بی عدالت با فرعون برابر است 3. فقیر طمعکاری که در برابر توانگران خضوع کند با سگ همانند است 4.ثروتی که از آن در امور خیر سودی نبرند با سنگ و آجر یکسان است . 5 . زنی که بدون ضرورت و نیاز از خانه بیرون رود با کنیز برابر است . نصایح صفحه 223 امام علی (ع) : به کودکان خود نماز را بیاموزید و چون به هشت سال رسند آنها را مسئول آن بدانید و از آن باز خواستشان کنید . تحف العقول صفحه 110 امام علی (ع) :از جمله حقوق استاد بر شاگر این است که چون بر او وارد شدی و گروهی نزد او بودند به همه سلام کن و او را به تحیت مخصوص گردان 2. در محضرش صحبت مکن و با دست اشاره نکن و مگو فلانی و فلانی بر خلاف نظر او چنین گفته اند 3 . از طولانی شدن مجلسش دلتنگ مشو زیرا مثل عالم مثل درخت خرماست باید در انتظار آن باشی که چیزی از آن بر تو فرو ریزد . اصول کافی جلد 1 صفحه 46 امام علی (ع) : هر سخن و گفتاری که در آن ذکری از خدا نباشد لغو و باطل است و هرسکوتی که در آن فکر و اندیشه نباشد لهو و بیهوده است و هرنگاهی که در آن عبرت گیری و پند نباشد بازی و بیهوده است . آثار الصادقین جلد 6 صفحه 291 امام علی (ع) :خداوند شش طایفه را به خاطر شش صفت ناپسند عذاب سختی میکند : 1 . علماء را به خاطر حسادت 2. مالکان ثروت و سرمایه را به خاطر خودپسندی و تکبر 3. سلاطین و روسا را به خاطر ستم گری به مردم 4.اعراب را به خاطر تعصب و نژاد پرستی 5. کاسبان و تجار را به خاطر خیانت 6. وروستاییان را به خاطر نادانی و جهالت در یادگیری احکام و دستورات دین . تحف العقول صفحه 200 امام علی (ع) :آنچنان با مردم آمیزش و رفت و آمد کنید که اگر مردید برایتان بگریند و اگر ماندید شوق دیدار شما را داشته باشند . نهج البلاغه امام علی (ع) : هیچ روزی بر فرزند آدم نمی گذرد مگر اینکه به او میگوید من روز تازه ای هستم و درباره تو گواهی میدهم در من کار نیک کن و عمل خیر بجا آورد تا در روز قیامت به نفع ات گواهی دهم زیرا بعد از این هرگز مرا نخواهی دید. تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 41 امام علی (ع) :هرکه زیاد به کاری دست بزند به آن معروف می شود کسی که شوخی اش زیاد گشت سبک میگردد و هرکه خنده اش فراوان شد هیبت و وقارش از بین میرود . روضه کافی جلد 1 صفحه 30 امام علی (ع) : در نامه خود به امام حسن (ع) فرمودند : بپرهیز از غیرت کردن بی مورد و سخت گیری بیش از حد در مورد زنان زیرا این کار زنان سالم را سوی گناه و خطا کاری سوق میدهد. نهج البلاغه نامه 34 امام علی (ع) :هر یک از شما وقتی وارد خانه ای شد به اهل آن سلام نماید و اگر کسی در خانه نبود باز هم سلام کند زیرا خداوند که حاضر است و سوره قل هوالله را بخواند که فقر را از خانه بیرون ببرد . تحف العقول صفحه 110 امام علی (ع) :خدا رحمت کند بنده ای را که به دنبال علوم و معارف الهی می رود و پندیات و مواعظ الهی را بشنود و حفظ نموده و عمل نماید و مراقب احکام دینی و وظایف شرعی خود باشد و چون به کار خیری دعوت شد اجابت نماید و چون به گناه و معصیت خدا رسید اجتناب نماید. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 317 امام علی (ع) :از کسانی مباش که عیب ظاهری و واضح خود را نمی بیند ولی کوچکترین عیب دیگری برایش بزرگ است و نیز از کسانی مباش که گناه بسیار خویش را ناچیز می شمارد و اندک گناه دیگری در چشمان او بسیار است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 353 امام علی (ع) :هرکس نهال دوستی غذاهای گوناگون را در نفس اش بنشاند میوه آن بیماریهای گوناگون است که از آن درو کند. غررالحکم صفحه 794 امام علی (ع) :کسی که به واسطه پیروی کور کورانه از مردم و همرنگ شدن با جماعت امری را انجام دهد که نافرمانی و معصیت خداست اصلا دین ندارد و مشرک است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 353 امام علی (ع) :کسی که در انفاق نمودن و احسان به مردم یقین به جبران و عوض پروردگار دارد احساس و بخشش اش در راه خدا بیشتر خواهد شد چنانچه خدای متعال در سوره سباء آیه 38 فرمود : و خدا در وعده خود برای جبران احسان شما تخلف نمی ورزد. طرائف الحکم جلد1 صفحه 356 امام علی (ع) :خودخواهی و تکبر به هنگام ریاست و حکمرانی خواری و ذلت به هنگام بر کنار شدن از آن پست را در بر دارد. غررالحکم صفحه 64 امام علی (ع) : 1 .خودخواهی اساس نابودی است 2. فروتنی و تواضع نردبان بزرگواری است 3. نگاه بد دیده بان فتنه ها و سختی هاست 4. اسرافکاری هم نشین فقر است 5. وفاداری قلعه سروری میان مردم است و اطاعت از دستورات خدا سبب آبرومندی و عزت میان مردم است. غررالحکم صفحه 66 امام علی (ع) :ستایش بی اندازه از شخص تکبر را در او پدید می آورد و پستی را در شخص ستایش کننده به بار آورد و نکوهش بی اندازه درباره خطای شخص کینه و دشمنی را بین دو طرف بیشتر می کند. غررالحکم صفحه 83 امام علی (ع) :هرکس که رفیق اهل معرفت و برادر دینی خود را از دست دهد مانند این است که شریفترین اعضای بدنش را از دست داده است. غررالحکم صفحه 795 امام علی (ع) :کسی که گناه و امر قبیحی را که دیگری انجام داد نیکو شمارد مانند این است که آن کار زشت را انجام داده و در آن شرکت داشته است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 341 امام علی (ع) :به خدا سوگند اگر همانند شتران بچه مرده بنالید و همچون کبوتران جفت از دست داده بانگ بر آورید و همچون راهبان تارک دنیا زاری کنید و در راه خدا از اموال و فرزندان خویش ببرید تا گناهی که در نامه اعمالتان ثبت گشته و فرشتگان آن را ثبت نموده اند بخشوده شود در مقابل عذابی که بابت آن گناه بر شما از آن ترسناکم اندک و کم است. نهج البلاغه خطبه 52 امام علی (ع) :گناهکار خندانی که به گناه خود اعتراف دارد و شرمنده خداست از شخص عبادت کننده گریانی که به عمل خود بر پروردگار مغرور گشته بهتر است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 364 امام علی (ع) :تباهی و فساد اخلاق انسان به سبب هم نشینی با مردم گمراه و بی دین است و اصلاح اخلاق انسان در معاشرت و دوستی با نیکان و صالحان می باشد. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 342 امام علی (ع) :روز بازپرسی و انتقامگیری شخص مظلوم از ظالم در محکمه عدل الهی بسیار سخت تر است از روز ستم شخص ظالم بر مظلوم. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 341 امام علی (ع) :برترین پاسخ به ابله خاموشی و سکوت است و سخت ترین سرزنش و نکوهش خردمند و عاقل کنایه زدن به اوست. غررالحکم صفحه 71 امام علی (ع) :دورترین حالتی که بنده از خدا دارد این است که تمام همت و توجهش به پر کردن شکمش و استفاده از شهوت جنسی اش باشد. خصال الصدوق صفحه 10 امام علی (ع) :سرگرم شدن به چیزهای فانی و بیهوده که ارزش آخرتی ندارد عمر گرانبها را تباه می سازد و تفکر و اندیشه در غیر حکمت و پندیات الهی پیروی از هوی و هوس است. غررالحکم صفحه 77 امام علی (ع) :محبت و دوستی ما اهل بیت (ع) در سه جا برای شیعیانمان سودمند خواهد بود :1. هنگام نزول ملک الموت 2. هنگام وارد شدن دو ملک سوال و جواب نکیر و منکر در شب اول قبر 3. هنگام ایستادن در مقابل پروردگار برای حساب اعمال . بحارالانوار جلد 7 امام علی (ع) :دور اندیشی و تفکر در مورد جوانب کار قبل از انجام آن تو را از پشیمانی و ندامت پس از انجام کار ایمن می کند. 338 بحارالانوار جلد 71 صفحه امام علی (ع) :هرکه بدی را واگذارد درهای نیکی بر رویش باز می شود و هرکه شوخی اش زیاد گشت شخصیت و هیبت و وقارش نابود شود. غررالحکم صفحه 821 امام علی (ع) :صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلاها و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به انحراف و مریضی می کشاند.تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 532 امام علی (ع) :هرکس عاشق چیزی شود محبت آن چیز چشم و گوش او را از حقیقت کور و کر می سازد پس شخص عاشق نگاه میکند با چشمی که سالم نیست و گوش میکند با گوشی که شنوائی درستی ندارد و شهوات پرده عقل او را پاره کرده. نهج البلاغه خطبه 198 امام علی (ع) : همانا انسان تا وقتی که در نماز است جسم او و لباسش و فرش زیر پایش و در و دیوار اطرافش و هرچه در اطراف او می باشد تسبیح خدا میگوید پس چه زشت است که انسان در نماز متوجه خدای عزوجل نشود و از فرش زیر پایش پست تر گردد. میزان الحکمه جلد 5 صفحه 377 امام علی (ع) :هر دوستی که بنا و سبب آغازش غیر خدائی باشد ضلالت و گمراهی است و دوام آن محال و غیر ممکن است.میزان الحکمه جلد 1 صفحه 47 امام علی (ع) :از آقا امیرالمومنین (ع) سوال شد کدام دوست و هم نشین از همه بدتر است ؟ فرمود آنکس که نافرمانی خدا در نظرشما خوب و زیبا جلوه می دهد. بحارالانوار جلد 74 صفحه 190 امام علی (ع) :هرگاه خدای سبحان مصلحت بنده ای را بخواهد به او الهام میفرماید که کم صحبت کند و کم بخورد و کم بخوابد. مستدرک الوسائل جلد 3 صفحه 61 امام علی (ع) :شخض بخیل صندوق دار و خزانه دار ورثه خویش است. میزان الحکمه جلد 1 صفحه 375 امام علی (ع) :نگاه کردن به شخص بخیل و خسیس قلب را سخت و انسان را سنگدل میکند و خوردن غذای او انسان را مریض می سازد. بحارالانوار جلد 78 صفحه 53 امام علی (ع) :هرکس به شخص پاک و بیگناهی نسبت دروغ گناهی میدهد و به او تهمتی ناروا زند این کارش از آسمان ها و زمین سنگین تر است. بحارالانوار جلد 77 صفحه 31 امام علی (ع): بها و ارزش جان تو ای انسان بهشت است پس مراقب باش به واسطه اعمال و کردارت خودت را به چیزی جز بهشت نفروشی. بحارالانوار جلد 78 صفحه 73 امام علی (ع) :کمترین چیزی که بر انسان لازم است در مقابل خداوند بزرگ آن است که کمک نگیری و یاری نجویی از اعضای بدنت که نعمتهای الهی بر تو اند در راه گناه و ارتکاب معاصی و نافرمانی او.طرائف الحکم جلد 1 صفحه 215 امام علی (ع) :چهار چیز اگر به کسی داده شود خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است 1. راستی در گفتار 2. اداء امانت 3. مواظبت در غذا خوردن که حرام و شبه ناک نخورد 4. اخلاق خوش میزان الحکم جلد 3 صفحه 206 امام علی (ع) : روز خود را به گفته های چنین و چنان و یا اینکه چها و چها کردیم به سر نبرید زیرا با شما نگهبانانی هستند که سخنانتان را می نویسند و خدای عزوجل را در هر مکانی یاد کنید و زیاد بر پیغمبر (ص) و آلش صلوات بفرستید که خدای متعال دعای شما را به واسطه درود بر محمد و آلش محمد (ص) می پذیرد. تحف العقول صفحه 97 امام علی (ع) : به سبب اعمال زشتی که انجام می دهید ما را از شفاعت خود در قیامت درمانده نکنید همانا چه زشت است که مومن به بهشت رود و پرده دریده و بی آبرو باشد. تحف العقول صفحه 98 امام علی (ع) : به کودکان خود نماز را بیاموزید و چون به هشت سال برسند آنها را مسئول آن بدانید. منبع : تحف العقول صفحه 110 امام علی (ع) : هرکه میخواهد بداند نزد خدا چه مقامی دارد پس بنگرد در نزد گناهان چگونه است . تحف العقول صفحه 108 امام علی (ع) : انواع بلا را با دعا برطرف کنید سوگند به آنکه دانه را شکافت و جاندار را جان داد بلاء شتابان تر است به مومن از سیلی که از سرازیری تپه پایین رود و در دعا هایتان عافیت از بلاء ها و سختی ها را بخوانید. تحف العقول صفحه 106 امام علی (ع) : هرکس بداند که کلام او جزء کردارش ثبت میشود کمتر سخن می گوید در آنچیزی که سودش دهد و هرکه زبانش را حفظ کند مردم ازاو آسوده خیالند و او به حاجتش برسد. تحف العقول صفحه 91 امام علی (ع) : هرکه چیزی را زیاد اظهار کند به آن معروف میشود و هرکه زیاد شوخی کند سبک گردد و هرکه زیاد بخنندد هیبت و وقارش از بین می رود. تحف العقول صفحه 91 امام علی (ع) : هرکه پرده آبروی دیگری را پاره کند عیوب خانه خود را پرده دریده . تحف العقول صفحه 89 امام علی (ع) : هرکس از خود بدگویی و انتقاد کند خودش را اصلاح کرده و هرکه خود ستایی کند و خودش را پاک شمرد خودش را نابود نموده است. غررالحکم صفحه 399 امام علی (ع) : هیچکس مزه ایمان را نمی چشد تا این که دروغ را ترک کند چه کوچک باشد چه بزرگ و چه شوخی باشد یا جدی . اصول کافی جلد 2 صفحه 34 امام علی (ع) : در ضمن وصایای خود به امام حسین (ع) فرموده باشند : خوشبخت و رستگار کسی است که علمش و عملش دوستی و دشمنی اش گرفتن و رها کردنش سخت گفتن و سکوتش رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضای الهی استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمی بر ندارد. تحف العقول صفحه 91 امام علی (ع) : کاش میدانستم کسی که از علم الهی بی نصیب مانده چه چیز بدست آورده و آنکس که از علم الهی بهره مند شده چه چیزی به دست نیاورده است. الحدیث جلد2 صفحه 1 امام علی (ع) : علم و دانش بیش از مقداری است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمی تواند بر همه آنها واقف گردد پس سعی کنید از هر علمی بهتر و شایسته اش را فرا گیرید. الحدیث جلد2صفحه 15 امام علی (ع) : مرد با ایمانی را مخاطب ساخت و فرمود علم و ادب الهی ارزش وجود تو است پس در یادگیری آن کوشش نما چه هر مقداری که دانش و علم دینی تو افزوده شود بها و ارزش تو افزایش می یابد. مشکوة الانوار صفحه 135 امام علی (ع) : هواهای نفسانی و شهوانی مانند دشمن ترین دشمنان توست که قصد دارد خون تو را بریزد پس سعی کن که بر آن غالب و پیروز گردی و گرنه هلاکت خواهد کرد. غررالحکم صفحه 797 امام علی (ع) : هزار دوست و هم نشین بسیار نیست ولی یک دشمن برای آدمی البته بسیار است. بحارالانوار جلد 14 صفحه 264 امام علی (ع) : دنیا برای تو دو روز است یک روز به نفع تو و طبق تمایلات توست و یک روز به ضرر تو و بر خلاف خواهشهای تو است روزی که به نفع تو است و نعم الهی را در اختیار داری تکبر و سرکشی نکن و روزی که به ضرر تو است و گرفتار ناملایماتی صابر و بردبار باش . نهج البلاغه حکمت 390 امام علی (ع) : کسی که در مقابل شیفتگان دنیا اظهار ذلت کند و برای دلباختگان مال و مقام تن به ذلت و خواری دهد با این عمل جامه تقوی و عزت را از خود در آورده است. الحدیث جلد 2 صفحه 36 امام علی (ع) : از رفاقت با کسانی که رفتارشان خطا و اعمالشان ناپسند است بر حذر باشید چه آنکه آدمی به رویه و روش رفیق اش خو می گیرد و به افکار و اعمال وی معتاد میشود. نهج البلاغه نامه 69 امام علی (ع) :کسی که روزی برای فضیلتی که در تو نیست به دروغ مدحت گوید یقین بدان روز دیگر برای صفت بدی که در تو نیست مذمتت میکند.مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 65 امام علی (ع) : به پیروان خود توصیه می فرمود : جان خود را با مطالب حکیمانه نو و دلنشین خرم و شاداب سازید چه آنکه روح نیز مانند بدن وامانده و خسته میشود و پندیات الهی نیرو و نشاطش میبخشد. اصول کافی جلد 1 صفحه 48 امام علی (ع) : آداب و رسوم زمان خود تان را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند. الحدیث جلد 2 صفحه 107 امام علی (ع) : آدمی به گفتارش سنجیده میشود و به رفتارش ارزیابی می گردد چیزی بگو که کفه سخنت سنگین شود و کاری کن که قیمت رفتارت بالا رود. الحدیث جلد 2 صفحه 126 امام علی (ع): واعظ و سخنرانی که تو را به مطالب باطل سرگرم میکند و با سخنان هزل و بیهوده تو را گول بزند حقایق را از تو پنهان داشته و به تو خیانت نموده است. نهج البلاغه حکمت 275 امام علی (ع) : نصیحت گفتن به فردی در حضور مردم کوبیدن شخصیت آن فرد است. الحدیث جلد 2 صفحه 130 امام علی (ع) : سخنان علما و سخنرانان اگر درست و مطابق با واقعیت باشد داروی شفابخش است و اگر خطا و غیر واقعی باشد بیماری است. غررالحکم صفحه 58 امام علی (ع) : هیچ کس در ضمیر باطن خود رازی را پنهان نمیکند مگر آنکه از حرف های بیخودی او و رنگ چهره اش آن موضوع آشکار میشود. الحدیث جلد 7 صفحه233 امام علی (ع) : حقیقت سعادت عبارت از این است که عمل آدمی به سعادت ختم شود و عاقبت به خیر از دنیا رخت بندد و حقیقت شقاوت در این است که عمل آدمی به شقاوت خاتمه یابد . معانی الاخبار صفحه 345 امام علی (ع) :فرصت مانند ابر از افق زندگی میگذرد پس مواقعی که فرصتهای خیری برایتان پیش می آید غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید غررالحکم صفحه 340 امام علی (ع) : به کمیل بن زیاد فرموده اند : ای کمیل هیچ حرکت و فعالیتی نیست مگر آنکه تو در انجام آن به علم و معرفت و فهم دینی نیاز داری پس در کسب علم الهی بکوش . تحف العقول صفحه 171 امام علی (ع) : هر خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود و اهل آن خانه به ذکر و یاد خدای عزوجل مشغول باشند برکت و نعمت در آن خانه زیاد شود و ملائکه در آنجا حاضر شوند و شیاطین از آنجا دور شوند و چنین خانه ای برای اهل آسمان ها نور افشانی می کند همچنانکه ستارگان برای اهل زمین روشنایی و درخشش دارند ولی خانه ای که در آن تلاوت قران نشود و به یاد و ذکر خداوند عزوجل هم مشغول نباشد برکت آن خانه کم میشود و ملائکه از آنجا خارج می گردند و شیاطین در آن خانه حاضر میشوند. کافی جلد 4 صفحه 413 امام علی (ع) : پشت مرا دو مرد شکستند : 1.مرد عالم زبان باز 2.مرد جاهلی که میخواهد زاهد باشد . اولی با زبانش فسق خود را می پوشاند و دومی با زهد خود نادانی اش را . پس از عالم فاسق و مقدس جاهل هر دو پرهیز کنید که مایه فریب هر فریب خوارند. الحیاه جلد 2 صفحه 290 امام علی (ع) : اشکها خشک نمی شوند مگر بر اثر قساوت قلبها و قلب ها سخت و قسی نمی گردد مگر به سبب زیادی گناهان. تحف العقول صفحه 147 امام علی (ع) : اینکه انسان چیزی را که حاجت اوست از دست بدهد بهتر از آن است که آن را از شخصی نا اهل و نامرد طلب نماید. نهج البلاغه حکمت 66 امام علی (ع) : شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر به خاطر آنها رنج سفر را تحمل کنید سزاوار است : 1. کسی از شما جز به پروردگارش امید وار نباشد 2. و جز از گناه خود نترسد 3. اگر از یکی سوال کردند و نمی داند شرم نکند و بگوید نمی دانم 4. و کسی در آموختن و یاد گرفتن مسئله ای که نمی داند خجالت نکشد.5.بر شما باد به صبر و شکیبایی در مقابل سختیها و مشکلات که مثل شکیبایی به ایمان چون سر است بر تن یعنی ایمان بدون صبر چون بدن بی سر ارزشی ندارد. نهج البلاغه حکمت 82 امام علی (ع) : حکمت را هر کجا که باشد فراگیر گاهی حکمت در سینه منافق است و بی تابی میکند تا بیرون آمده و در سینه مومن آرام گیرد و نیز فرمود حکمت گمشده مومن است آن را فرا گیرید هر چند از منافقان و گمراهان باشد. نهج البلاغه حکمت 79 و 80 امام علی (ع) : اگر دین خودت را تابع دنیایت کردی دین و دنیایت را تباه کردی و در آخرت از زیانکاران خواهی بود و اگر دنیای خود را تابع دین ات کردی هم دین و هم دنیا را به چنگ آورده ای و در روز قیامت از جمله رستگارانی. آثار الصادقین جلد 6 صفحه 226 امام علی (ع) : به مردی فرمود : اگر از آفریدگار خود فرمانبری نمی کنی و دستوراتش را انجام نمی دهی پس روزی او را مخور و اگر دوست دشمن او هستی از مملکت او بیرون رو و اگر به تقدیرهای او راضی نیستی پرودگاری جز او برای خودت طلب کن. آثار الصادقین جلد 6 امام علی (ع) : خدای سبحان روزی فقراء را در مالهای توانگران قرار داده پس فقیری گرسنه نمی ماند جز آنکه توانگری از حق او خود را به نوایی رسانده پس پروردگار متعال ثروتمندان را در آخرت برای این عمل باز خواست کند. نهج البلاغه صفحه 420 امام علی (ع) : آید زمانی که سه چیز در میان مردم گم و نابود میشود : 1.درهمی از مال حلال بدست نمی آید و حلال خوری از بین رود. 2. زبان راستگویی در میان مردم از بین رود و جزء دروغ نگویند.3.دوستی که بتوان به او اعتماد کرد و موجب آرامش و آسایش آدمی باشد یافت نشود. آثار الصادقین جلد 21 صفحه 344 امام علی (ع) : گوش خود را به شنیدن سخنان خوب عادت بده و به آن سخن گوش دار که در شایستگی و اصلاح نفس ات تو را کمک میکند و گوش خود را از شنیدن سخنان زشت و نادرست باز نگه دار که سخن نادرست آئینه دل را به زنگار گیرد. و سبب نکوهش گردد. آثار الصادقین جلد 15 صفحه 209 امام علی (ع) : شخص مسلمان هیچ هدیه ای را به برادر مسلمان خود تقدیم نکرده که از سخن حکیمانه ای که به هدایت او بیفزاید و یا او را از فلاکت و هلاکت باز دارد بهتر و با ارزش تر باشد. کلام نور جلد 3 صفحه 112 امام علی (ع) : خدای متعال چیزی را نیکو تر از سخن و گفتار و چیزی را زشت تر از آن نیافریده به وسیله سخن روها سفید گردد و به همان وسیله روها سیاه شود بدان که سخن دربند و اسارت توست تا وقتی که لب به آن نگشوده ای و چون لب به آن گشودی تو در بند و اسارت او قرار میگیری پس همان گونه که بر طلا و نقره ات مهر می زنی بر دهانت هم مهر بزن و جز نیکو با آن مگو به راستی که زبان چون سگ درنده ای است که اگر رهایش کنی تو را می درد. چهل حدیث رسولی جلد 1 صفحه 417 امام علی (ع) : ای کمیل هیچ حرکت و عملی در دنیا نیست جز آنکه تو درباره آن نیازمند به معرفت و شناختی از دین و احکام آن می باشی . کلام نور جلد 4 صفحه 160 امام علی (ع) : صبر بر دو قسم است یکی صبر در مصیبت و سختی های دنیا که نیکو و پسندیده است و از آن برتر صبر در مقابل گناه و معاصی پروردگار است یاد خدا نیز دو قسم است : یکی به یاد او بودن در هنگام عبادت و از آن برتر یاد خدا به هنگام گناه و معصیت که مانع از ارتکاب حرام میشود. اخلاق فلسفی جلد 2 صفحه 120 امام علی (ع) : موعد و زمان فرا رسیدن مرگ در انتظار و در کمین هر فردی است زیرا هیچ کس نیست جز اینکه به همراه او از طرف خداوند نگهبانهاییست که او را از اینکه در چاه بیفتد و یا دیوار بر سرش فرو ریزد و یا درنده ای به او آسیب رساند نگه میدارند و چون موعد مرگش فرا رسد او را در مقابل آن رهایش سازند. تحف العقول صفحه 226 امام علی (ع) : ای مردم بقا پس از مرگ است حق این است که ما وارث پیش از خودیم و وارثانی پس از خود داریم همانا ما شاخه های بنهایی هستیم که در گذشتند اصل که رفت فرع هم می رود ای مردم شما منزل آخرت خود را با بهره گرفتن از منزلی که از آن می کوچید یعنی دنیا اصلاح نمائید. تحف العقول صفحه 222 امام علی (ع) : در سفارشات خود به کمیل فرمودند : ای کمیل آرام باش و خود را میان مردم شهره مساز خود را پنهان دار تا یادت نکنند ای کمیل علم الهی را یاد گیر تا فهمیده باشی همانا بر تو هیچ باکی نیست وقتی خدا دینش را به تو فهمانید که نه مردم را بشناسی نه مردم تو را بشناسند. تحف العقول صفحه 219 امام علی (ع) : خوار و زبون شدن در طاعت و بندگی خدا بهتر است از عزت و ریاست در معصیت و نافرمانی خداوند. تحف العقول صفحه 218 امام علی (ع) : از حقیقت ایمان آنست که بنده خدا راستگوئی را شیوه خود سازد تا اینکه از دروغ در آنجا هم که سود فراوان برای او دارد نفرت کند. تحف العقول صفحه 218 امام علی (ع) : اصبغ بن نباته گوید امام (ع) می فرمود : من به شما حدیثی باز گویم که سزاوار است هر مسلمانی آن را حفظ کند سپس رو به ما کرد و فرمود : خداوند هیچ بنده مومنی را در این دنیا کیفر نکند جز آنکه برای او بهتر و آبرومند تر است از اینکه در قیامت به کیفر او باز گردد و آبرویش بریزد سپس فرمود : گاهی خدا بنده مومنی را بلا دهد در تنش یا مالش یا فرزندش و یا اهل اش و این آیه را خواند سوره شوری آیه 30 : هر مصیبتی که به شما رسد حاصل عمل خود شماست و خداوند از بسیاری از آن هم در می گذرد. و تا سه بار دستش را به هم چسبانید و میفرمود : از بسیاری هم می گذرد و عفو میکند. تحف العقول صفحه 213 امام علی (ع) : راستی مومن چون بنگرد عبرت گیرد و چون سکوت کند بیندیشد و چون سخن کند یاد خدا را زنده کند و چون توانمند شود شکر کند و چون در سختی افتد صبر نماید نیت خیر بسیار دارد و به برخی از اعمال خیر که از دستش رفته افسوس می خورد که چرا انجام نداده . تحف العقول صفحه 211 امام علی (ع) : منافق چون بنگرد سرگرم است و چون لب بندد در غفلت است و چون سخنی گوید هرزه در آید و چون توانگر گردد متکبر و سرکش شود و چون به سختی افتد بی تابی و زبونی کند زود خشم و دیر رضا است قصد شر فراوان دارد و اگر کار بدی را نتواند کند افسوس میخورد که چرا فلان کار بد را نکرده . تحف العقول صفحه 212 امام علی (ع) : برای دینداران نشانه هاییست که به آن شناخته می شوند : 1. راستگویی 2. امانت پردازی 3. وفا به عهد و رفت و آمد با نیکان 4. ترحم بر فقراء 5. کم در آمیختن با زنان 6. بذل احسان 7. خوشرفتاری 8. پیروی از دانش و علم سودمند و آنچه باعث نزدیک شدن به خداست خوشا به حال ایشان و سرانجام خوبشان. تحف العقول صفحه 211 امام علی (ع ) : زبان آدمی زاد همچون ترازوئی است که گفتار حکیمانه و الهی وزن آن را زیاد میکند و گفتار جاهلانه و بیهوده و زشتی را کم می کند. تحف العقول صفحه 206 امام علی (ع) : به آنچه درباره اش نا امیدی امیدوار تر باش از آنچه بدان امید داری زیرا موسی رفت تا آتش برای خاندانش برگیرد خدا با او سخن گفت و پیغمبر برگشت ملکه سباء رفت به جنگ با سلیمان مسلمان بازگشت ساحران و جادوگران فرعون رفتند تا بر موسی غلبه کنند مومن بر گشتند. تحف العقول صفحه 207 امام علی (ع) : ای مردم خردمند نیست کسی که دل گیر شود از گفتار ناحقی که مردم درباره او میزنند و فرزانه نیست کسی که ستایش نادان را بر خود بپسندد. تحف العقول صفحه 207 امام علی (ع) : با دشمن دوستت دوست مشو تا به دوستت دشمنی کرده باشی . تحف العقول صفحه 203 امام علی (ع) : ای مردم راستی خداوند را در هر نعمتی که داده حقی است هرکه آن را اداء کند افزونش سازد و هرکه در برابر نعمتی که خدا به او داده کوتاهی کند خود را در خطر نابودی نعمت انداخته و عقوبت این عمل را میبینی پس شما باید در هنگام بخشش نعمت از جانب خداوند هراسان باشید از ادای حق آن چنانچه درباره عقوبت گناهان خود هراسانید. تحف العقول صفحه 204 امام علی (ع) : آیا می خواهید فقیه کامل را به شما معرفی کنیم : 1. او کسی است که به مردم اجازه نافرمانی خدا را نمی دهد. 2. از رحمت خدا نا امید نمی کند کسی را 3. هیچ کس را از مکر خدا غافل نمی کند 4. جز به قرآن و سنت رسول خدا (ص) به چیزی حکم نمیکند. تحف العقول صفحه 201 امام علی (ع) : عبادت نمودن بدون فقاهت یادگیری مسائل و احکام شرعی خیر و سودی ندارد و قرآن خواندن بدون تدبر و درک و فهم معانی آن خیری ندارد. تحف العقول صفحه 201 امام علی (ع) : همانا فقر و بی چیز بلائی است و بدتر از آن بیماری تن است و بدتر از آن بیماری دل و روح است و همانا وسعت ثروت نعمتی است و برتر از آن تندرستی تن است و بهتر از آن تقوی دل و قلب است. تحف العقول صفحه 200 امام علی (ع) : ای مالک این سخن را از من حفظ کن و نگهدار ای مالک کاهش دارد مردانگی کسی که یقین او به آخرت سست است هرکه سختی حال خود را فاش کند به خواری و ذلت تن داده و خود را زبون ساخته هرکه راز خود را به دیگران گوید به هلاکت رسیده است هرکه به دو سو یعنی حق و باطل رو کند از هر دو بازماند. تحف العقول صفحه 199 امام علی (ع) : شما در دنیا اندر مهلتی هستید که دنبالش مرگ است ولی به همراه شما آرزوئی است که سنگ راه کار آخر تست پس این مهلت را غنیمت شمارید و به سوی مرگ بشتابید و آرزوهای طولانی را کنار گذارید و به اصلاح آخرتتان بپردازید آیا خلاصی از مرگ است؟ و پناهی از آن میتوان یافت? و راه فراری از آن هست؟ پس تا کی به غفلت و بی خبری از آن میپردازید؟؟؟؟ تحف العقول صفحه 199 امام علی (ع) : با دوستت آرام بیا و تمام اسرارت را به او مگو شاید روزی دشمن ات شود و با دشمن ات آرام بیا و از او بدگوئی مکن شاید روزی دوستت شود و تو شرمنده اش شوی. تحف العقول صفحه 198 امام علی (ع) : ای مردم بدانید بهترین شما و با ارزش ترین شما نزد خدا فرمانبرترین شما از دستورات اوست و کوشاترین شما به طاعت و بندگی خدا فرمانبرترین شان از سنت و روش رسول خدا (ص) است و نیز آنان هستند که قرآن خدا را زنده می سازند پس بدانید برای هیچکدام از خلق نزد ما برتری و فضیلتی نیست جز به بندگی خدا و پیروی از دستورات رسول خدا (ص) و پیروی از دستورات قرآن همانا این کتاب خداست در نزد ما همه و فرمان پیغمبر (ص) خدا و روش و سنت او در میان ما پس جز جاهل ونادان آن را نادیده نمیگیرد و تائید سخنانی را که گفتم در قرآن سوره حجرات آیه 14 می خوانید : (( همانا برترین شما در نزد خدا با تقوا ترین شماست )) و نیز در سوره آل عمران آیه 31 می فرماید : بگو ای پیغمبر (ص) شما ای مردم اگر دوستدار خدا هستید پس پیروی کنید از من که فرستاده اویم و نیز در آل عمران آیه 32 میفرماید (( اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را پس اگر رو گردانید به راستی که خدا کافران را دوست ندارد )) تحف العقول صفحه 179 و 180 امام علی (ع) : در نامه خود به محمد ابن ابی بکر فرمود : بدان ای محمد دنیا خانه بلاء و فناء است و آخرت خانه بقاء پس سزاوار است که بیارائی آنچه را باقی است به وسیله فانی اگر دو کار برایت پیش آمد یکی برای آخرت و دیگری برای دنیا تو کار آخرت را ترجیح بده. تحف العقول صفحه 175 امام علی (ع) : ای محمد بن ابی بکر: اگر توانایی آن را داری که کار خیر انجام دهی کوتاهی مکن و به هر کار خیری راغب باش و اگر نتوانی که کار خیری کنی و موقعیت آن نباشد نیت آن را داشته باش زیرا خداوند به هر بنده به مقدار نیتش پاداش می دهد پس هرگاه تو دوست دار خیر و خردمندان باشی اگر هم کار خیر نکنی انشاء الله چون کسی باشی که آن را انجام دهد . تحف العقول صفحه 175 امام علی (ع ): ای محمد بن ابی بکر : از خدا بترس و از مردم درباره عمل به احکام او بترس در یک موضوع دو حکم صادر مکن تا کارت پریشان گردد و از حق بلغزی برای مردم که بر آنها حکمفرمایی میکنی آنچه را بخواه که برای خانواده ات میخواهی و برای آنها ناپسند شمار آنچه را که برای خود و خانواده ات نمی پسندی درباره عمل به دستورات خدا و اجرای حدود الهی از سرزنش هیچ کس مترس و خود را استوار بدار مردم را امر به معروف و نهی از منکر کن و به آنچه از سختی ها به تو می رسد صبر کن که این امر نشانه اراده محکم و قوی برای دینداری است. تحف العقول صفحه 176 امام علی (ع) : ای محمد ابن ابی بکر: اگر برای یک ساعت از روز هم باشد که توانی پروردگارت را به خاطر رضایت یکی از خلقش از خود خشمناک نسازی همان کار را کن زیرا خدا مانند دیگران نیست و کسی و چیزی به جای او نتوانند بود . تحف العقول صفحه 174 امام علی (ع) : ای محمد ابن ابی بکر : در صحیح بودن نمازت بسیار دقت کن زیرا تو پیشنمازی و پیشنمازی نباشد که برای مردمی نماز بخواند و در نمازشان تقصیری باشد جز آنکه گناه همه ایشان بر او است و از ثواب آنها کم نشود. تحف العقول صفحه 174 امام علی (ع) : ای محمد ابن ابی بکر درباره وضویت متوجه باش که شاداب و صحیح باشد زیرا وضو تمامیت نماز است و نماز ندارد کسی که وضو ندارد بدانکه هر کارت به دنبال نماز هست و نمازت در گرو وضوی صحیح است. تحف العقول صفحه 174 امام علی (ع) :ای محمد ابن ابی بکر : بر تو باد به ملازمت تقوی و پرهیز کردن از معصیت خدا در ایستادن و نشستن و نهان و آشکارت و چون میان مردم قضاوت کنی فروتن باش و خوشرفتار و با چهره گشاده و همه را به یک چشم نگاه کن تا بزرگان و صاحبان ثروت طمع به طرفداری تو از خودشان نکنند و ناتوانان از عدالت تو نا امید گردند. تحف العقول صفحه 172 امام علی (ع) : بدانید ای بندگان خدا که پرهیزکاران که از معاصی و نافرمانی خدا پرهیز نمودند خیر دنیا و آخرت را بردند یعنی در دنیا در بهترین منازل زندگی کردند و از بهترین غذاها میل نمودند و در آخرت در بهترین قصور و منازل ساکن شوند ولی کسانی که نافرمانی خدا را کردند فقط از دنیا نصیبی دارند و از آخرت بهره ای ندارند. تحف العقول صفحه 173 امام علی (ع) : ای بندگان خدا اگر شما تقوا خدا پیشه کنید و حق پیغمبر (ص) خود را درباره خاندانش و اهل بیتش حفظ کنید خدا را به بهترین وجهی عبادت کردید و او را به وجه احسن یاد نموده اید و به بهترین وجه شکر کرده اید و اگرچه مخالفان شما نماز طولانی تری بخوانند و روزه بیشتری بگیرند و صدقه بیشتری بدهند زیرا شما به خدا و دین حق او یعنی ولایت آل محمد (ص) وفادار ترید و برای امام و ولی امر از خاندان رسول خدا (ص) خیر خواه ترید. تحف العقول صفحه 173 امام علی (ع) : ای کمیل بفهم و بدان که رخصتی در نپرداختن امانت هیچ کس نیست هرکه از ما اجازه ای در این باره روایت کند بیهوده گفته و گناه کرده و سزایش دوزخ است به خدا سوگند رسول خدا (ص) ساعتی پیش از مرگش سه مرتبه به من فرمود : ای ابا لحسن امانت را به نیکو کار و تبه کار برگردان بیش باشد یا کم حتی اگر یک نخ یا سوزن باشد . تحف العقول صفحه 169 امام علی (ع) : ای کمیل مقام و شان به این نیست که نماز بخوانی و روزه بگیری و صدقه دهی بلکه مقام این است که نماز را با دلی پاک و عملی خداپسند و با فهم و معرفت بخوانی و بنگر که در کجا نماز می خوانی و بر روی چه می خوانی اگر از راه حلال نباشد نمازت مقبول نیست. تحف العقول صفحه 169 امام علی (ع) : ای کمیل از آنها مباش که خدای متعال سوره حشر آیه 19 فرموده : یاد خدا را در کارهایشان فراموش کردند و خدا هم آنها را به خودشان واگذاشت و فراموششان کرد و آنان در فسق و گناه فرو شده و فاسق گشتند. تحف العقول صفحه 169 امام علی (ع) : ای کمیل اگر سختی و فشار بر تو روی آورد زیاد بگو (( لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم )) تا بر طرف گردد و اگر نعمتی از جانب خدا به تو رسید زیاد بگو (( الحمدولله )) تا افزون گردد و چون روزیت دیر رسید زیاد بگو (( استغفرالله ربی و اتوب الیه )) تا وسعت یابی . تحف العقول صفحه 168 امام علی (ع) : ای کمیل در امری که خدا واجب نموده اجازه ترک و رخصت نیست و در امر نافله و مستحب سختگیری نیست. تحف العقول صفحه 168 امام علی (ع) : ای کمیل به وسیله ولایت ما خود را نجات بخش از اینکه شیطان در مال و فرزندت شریک شود. تحف العقول صفحه 168 امام علی (ع) : ای کمیل بد نیست که مشکل خود را به برادرت بگویی اما برادرت کیست ؟ آنکه در سختی تو را وا نگذارد و در مجرمی از تو کناره نگیرد و قبل از آنکه بگویی نیازت را بر طرف کند و تو را در کارت تنها رها نکند. تحف العقول صفحه 167 امام علی (ع) : ای کمیل بی نوایی و تنگدستی خو را به مردم نشان مده و برای رضای خدا با عزت نفس و پرده پوشی به آن صبر کن تا خدا فرجی حاصل کند. تحف العقول صفحه 167 امام علی (ع) : ای کمیل درب خانه ستمکاران را مکوب تا با آنها در آمیزی و همکار شوی مبادا آنها را احترام کنی و در مجالس آنها شهادتی بدهی که خدا را برتو خشمگین نماید پس اگر ناچاری در مجلس آنان حاضر شوی پیوسته در ذکر خدا باش و به او توکل کن و از شرشان پناه بر خدا بر و سر بزیر باش و از دل کردارشان را بد


:: بازدید از این مطلب : 2654
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 27 / 4


1.زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت .
2. ترجیح میدهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکرکنم تا این که در مسجد بشینم و به کفشهایم فکر کنم.
3. آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک می ریزد،زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.
4. خدایا تقدیر مرا خیر بنویس آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم.
5. برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیردهر آنچه را که خدا را از تو می گیرد.
6. اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری.
7. سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
8.من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند .
9.به سه چیز تکیه نکن، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد.
10.اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتن هاست.
11.عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی .
12.اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند
13.آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند، تو به دنبال نگاه زیبا باش
14.هر لحظه حرفی در ما زاده می;شود ،هر لحظه دردی سر بر می;دارد و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکند این ها بر سینه میریزند و راه فراری نمی;یابند
مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشش چه اندازه است؟
15.;کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم
16.هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند


:: بازدید از این مطلب : 835
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 27 / 4

 


ز احمد تا احد يک ميم فرق است

جهاني اندر اين يک ميم غرق است

 

يقيناً ميم احمد ميم مستي است

که سرمست از جمالش چشم هستي است

 

ز احمد هر دو عالم آبرو يافت

دمي خنديد و هستي رنگ و بو يافت

 

اگر احمد نبود آدم کجا بود

خدا را آيه اي محکم کجا بود

 

چه مي پرسند کاين احمد کدام است

که ذکرش لذت شرب مدام است

 

همان احمد که آوازش بهار است

دليل خلقت ليل و نهار است

 

همان احمد که فرزند خليل است

قيام بت شکن ها را دليل است

 

همان احمد که جانش جام وحي است

به دستش ذوالفقار امر و نهي است

 

همان اول که اينجا آخر آمد

همان باطن که بر ما ظاهر آمد

 

همان احمد که سرمستان سرمد

بخوانندش ابوالقاسم محمد


:: بازدید از این مطلب : 871
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 27 / 4


هر شب ما به رختخواب میرویم،‌ ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خیزیم،

 

 
با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»

 

 
ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید، زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او

 

 
می خندد، چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»

 

 
ـ روزی،‌ تمام روستایی ها تصمیم گرفتند، تا برای بارش باران دعا کنند، در روزی

 

 
که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.

 

 
 
«این یعنی ایمان»


:: بازدید از این مطلب : 582
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 27 / 4

 

وقتی در زمان ابوبکر، ابوسفیان به او پیشنهاد اقدام مسلحانه برای بدست گرفتن قدرت را داد، محکم رد کرد.

وقتی شورشیان، خانه عثمان را محاصره کردند و آب را بروی اهل خانه بستند، پسرانش را به محافظت از خانه گماشت و به اهل آن آب رساند.

وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بیسابقه از او خواستند که حاکم شود گفت “مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید، من هم کمکش میکنم”.

اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت “به خانه روید و مطیع باشید”. گفت “در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد به حق کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگهم دارد”.

سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را برسرش خراب کرد، نه در خانه حبسش کرد و نه حتی علیهش سخن گفت
طلحه و زبیر، به بهانه حج، مدینه را ترک کردند تا در مکه به عایشه بپیوندند و جنگ راه بیندازند. به آن دو گفت “میدانم حج نمی روید!”؛ اما با این وجود نه جلو رفتنشان را گرفت، نه به جرم فتنه گری در خانه حبسشان کرد، و نه اصلا بر سابقه جهادشان خط کشید.

شب جنگ جمل، زبیر را صدا زد و با ذکر خاطره برادری سابقشان و سابقه جهادشان با هم در محضر پیغمبر، دل او را لرزاند و از جنگ منصرفش کرد.
سلاحش “کلمه” بود. “غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”.

روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”
(خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم”
آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.

بعد از جنگ، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم!”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.

سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.

کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت “برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.

نگذاشت در جنگ صفین، یارانش جواب شعارهای زشت یاران معاویه را بدهند. گفت “من بدم می آید که شما زشت گویی کنید، بهتر آنست که از کارهایشان بگویید و حال و روزشان را یاد کنید و به خدا بگویید خدایا خونهای ما و آنها را حفظ کن!”.

“غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”. ادب را ببین، مسالمت در عین مقاومت را ببین. صلح اندیشی اینست، نه آنکه از طرف مردم از خونهای بچه هایشان اعلام گذشت کنیم و بسوی طاغوت دست دوستی دراز کنیم.

در میانه صفین، درست سر بزنگاه و آنجا که بقول مالک اشتر “فقط چند قدم و ضربت شمشیر تا خیمه معاویه مانده بود”، مردم نامردمش دست از جنگ کشیدند، جز سلاح “کلمه” سلاح دیگری بر این نافرمانان نکشید. حتی اختیار جنگش دست مردم بود. به جای مردم تصمیم نمی گرفت و نظر برحق خودش را به مردم تحمیل نمی کرد. وقتی قرار بر مذاکره و حکمیت شد، او خواست که مالک اشتر یا ابن عباس را بفرستد، مردمش مخالفت کردند و ابوموسی اشعری را فرستادند، و او باز رای برحق خودش را به مردمش تحمیل نکرد و در عمل میزان را رای مردم قرار داد و جز سلاح “کلمه” به کار نگرفت.

خوارج مسلح، در کمال آزادی علیهش تظاهرات میکردند، نه گفت از من اجازه بگیرید، نه سرکوبشان کرد.

خوارج مسلح، در کمال امنیت در مسجد خدا، وسط نماز جماعت، با صدای بلند برضد او شعار می دادند و او خطاب به خود این آیه را می خواند “فاصبر، ان وعد الله حق”. همین! نه شکنجه، نه تجاوز، نه اعدام.

میگفت “نباید چیزی را از شما پنهان کنم جز در جنگ”.

وقتی شنید در مرز کشور تحت حکومتش، مهاجمان خارجی به خانه مردم ریخته اند و غارتگری کرده اند، نگفت “سیاه نمایی نکنید”. خودش اپوزیسیون خودش شد و خبر را به مردم گفت و گفت “مرد مسلمان باید از غم این حادثه بمیرد”!

بارها خودش مردم را به نظارت بر خودش دعوت کرد و انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست! مرحوم مطهری با ذکر شواهدی از گفتار و رفتارش، تلویحا او را “لیبرال” خواند! آنجا که در کتاب “آینده انقلاب” گفت “تعلیمات لیبرالیستی در متن تعالیم اسلام هست”.

مردم که میگفت فقط مسلمانها را نمی گفت. خودش به صراحت گفت که “مردم یا با ما همدین اند یا همنوع”؛ یعنی حرمت و حقوق همه باید محفوظ باشد.

به منصوبانش میگفت “مبادا مانند گرگ درنده به جان مردم بیفتید و خوردنشان را غنیمت شمرید”.

هیچگاه در خانه مردم را نشکست و حرمت حریم خصوصیشان را، حتی آنجا که دانست بساط فحشا پهن است، نقض نکرد.

به قاضی چنان امنیت و استقلالی داده بود که علیه خودش حکم کرد!

به از کارافتاده ها مقرری داد.

در سفری، وقتی که مردم دنبال مرکبش دویدند، ذوق نکرد، برعکس برسرشان فریاد زد! چرا مانند شاهان از او استقبال می کنند! مردم را خوار نمی خواست.

صورتش را نزدیک آتش می برد و می گفت “بچش علی، این سزای حاکمیست که مردمش را فراموش کند”.

خدمات دولتهای قبل را ستود، بویژه برای عُمر سنگ تمام گذاشت، نگفت آنها دزد و فاسد و خائن بودند و حق مرا خوردند!

به معاویه نگفت “خدا حق حکومت را به من داده”. گفت “مردم مرا خواسته اند”.

بر حاکمان واجب کرد که تا ریشه فقر را نکنده اند همسطح فقیرترین مردم زنگی کنند.

در بستر مرگ گفت “مبادا در خون مردم بیفتید و بگویید وای علی کشته شد”.




علی اینچنین بود.


:: بازدید از این مطلب : 948
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه